پرچمداری آیت‌الله مرعشی نجفی در حمایت از فلسطین در میانه اختناق


پرچمداری آیت‌الله مرعشی نجفی در حمایت از فلسطین در میانه اختناق

نام آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی عمدتاً با کتابخانه‌ای عظیم، تدریس و دقت علمی گره‌خورده است؛ اما وجه دیگری از حیات ایشان، ایستادگی در برابر صهیونیسم و دفاع از فلسطین است. از اواسط دهه چهل، هم‌زمان با اوج‌گیری روابط پهلوی با اسرائیل، آیت‌الله مرعشی هم صریح و بی‌پرده موضع گرفت. در جنگ شش‌روزه سال ۱۹۶۷، وقتی خبرهای پیشروی ارتش‌های عربی منتشر می‌شد، آیت‌الله مرعشی نجفی موضوع‌گیری متفاوتی داشت: مصر بر اسرائیل غلبه یافته ولی دولت ایران از اسرائیل پشتیبانی می‌کند و نمی‌گذارد مطبوعات اخبار جنگ را به‌طور کامل منعکس نمایند.[1]

البته موضع آیت‌الله مرعشی در قبال مسئله فلسطین به یک اظهارنظر محدود نماند. با شدت‌گرفتن جنگ ۱۹۶۷، آیت‌الله مرعشی نجفی اعلامیه‌هایی منتشر کرد که در آن‌ها تجاوز اسرائیل به سرزمین‌های اسلامی به‌صراحت محکوم شده بود. در یکی از همان اعلامیه‌ها، توصیۀ عملی و بی‌واسطه‌ای تکرار شد: از هر نوع کمک و ارتباط با ملت یهود خودداری نمایید و از کمک‌های مادی و معنوی به آسیب‌دیدگان مسلمین دریغ نکنید.[2] چنین بیانی به حوزه و مردم اعتمادبه‌نفس داد و موجی از همدلی و مسئولیت‌پذیری را به راه انداخت.  به بهانه فرارسیدن سالروز درگذشت آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، مطالعه این بخش از مبارزات ایشان خالی از لطف نیست.

 

عزای عمومی به‌جای جشن میلاد

تیرماه ۱۳۴۶ و تنها اندکی پس از پایان جنگ شش‌روزه، آیت‌الله مرعشی نجفی تصمیم متفاوتی گرفت و اعلام کرد: به احترام بازماندگان شهدای فلسطین، جشن و چراغانی میلاد پیامبر اکرم (ص) برگزار نشود و آن روز به عزاداری گذرانده شود.

او معتقد بود: تا وقتی قبلۀ اول در اشغال است، شادیِ بی‌دردسر معنایی ندارد. او برای تقویت این پیام، دیدارهای معمول خود را نیز لغو کرد تا نشان دهد همدردی با امت اسلامی تنها در کلام نمی‌ماند.[3]

 

بسیج کمک‌های مردمی در حمایت از فلسطینیان و واکنش ساواک

آیت‌الله مرعشی نجفی با نوشتن نامه به علما و روحانیون شهرهای مختلف، شبکه‌ای از اعتماد و همکاری پدید آورد و آنان را به اقدام عملی فراخواند. سپس اعلام کرد که حسابی بانکی برای کمک به خانواده‌های شهدای عرب گشوده شده و هرکس می‌تواند در این مسیر سهم خود را ادا کند.[4] استقبال مردم گسترده بود؛ کمک‌ها و نذورات، چه کوچک و چه بزرگ، به‌سرعت به حساب واریز شد. همچنین در قم نیز مجلسی برای بزرگداشت شهدای فلسطین برگزار گردید که در پایان آن مراسم از حاضران درخواست شد تا کمک‌های نقدی خود را به حساب اعلام‌شده واریز کنند.[5] این ابتکار ساده اما مؤثر، شور و احساسات مردم را به مشارکتی سازمان‌یافته و پایدار تبدیل کرد.

چنین حرکتی، طبیعی بود که دستگاه امنیتی را نگران کند. گزارش‌های ساواک نشان می‌دهد که مأموران وقتی حجم کمک‌های مردمی را دیدند، برای خدشه‌دار کردن اعتبار آیت‌الله مرعشی نجفی دست به‌کار شدند و سناریوسازی کردند. پیشنهاد دادند در روزنامه‌های محلی شایعه کنند که «این پول‌ها کجا خرج می‌شود؟» حربه‌ای که در هر صورت به سود آنان بود: اگر آیت‌الله مرعشی سکوت می‌کرد، بی‌اعتمادی در میان مردم پخش می‌شد و اگر پاسخ می‌داد، همان پاسخ را دستاویز تبلیغاتی منفی علیه آیت‌الله مرعشی قرار می‌دادند.[6]  با این وجود به این اقدام هم بسنده نکردند و با دستور مقامات، حساب بانکی بسته شد. اما جریان حمایتی که به راه افتاده بود، با این مانع از حرکت نایستاد.

آنچه برای مردم بیش از هر چیز اهمیت داشت، اطمینان از رسیدن اعانات به صاحبان اصلی بود. با وجود کارشکنی‌های ساواک، سرانجام تلگرافی از کشور اردن خطاب به آیت‌الله مرعشی نجفی مخابره شد که صراحتاً تأیید می‌کرد وجوه گردآمده به دست آوارگان فلسطینی رسیده است. نسخه‌ای از این تلگراف نیز از طرف ایشان به آیت‌الله محمدعلی قاضی طباطبایی ارسال شد و برای مطلع‌شدن مردم تبریز، متن تلگراف تکثیر شد و در اختیار عموم قرار گرفت.[7]

این خبر، هم پاسخ روشنی به شبهه‌پراکنی‌ها بود و هم اعتباری دوباره برای سازوکار اعتمادمحور شکل‌گرفته در سراسر کشور. مردمی که با چنین شبکه‌ای از جمع‌آوری و رساندن کمک مواجه می‌شدند، اکنون مطمئن بودند که مشارکتشان اثر واقعی دارد.

 

خروش در برابر اهانت به مسجدالاقصی

در ۳۰ مرداد ۱۳۴۸، یک یهودی استرالیایی به نام دنیس مایکل روهان، مسجدالاقصی را به آتش کشید. در این حادثه، بخش عمده‌ای از مسجد آسیب جدی دید. با افشای خبر این  اقدامِ فرد این یهودی استرالیایی، رژیم صهیونیستی مجبور به دستگیری وی شد، اما پس از یک محاکمه نمایشی رژیم صهیونیستی روهان را آزاد کرد.

آیت‌الله مرعشی نجفی در واکنش به این اقدام اعلام کرد این جنایت تنها اهانت به مسلمانان نیست، بلکه بی‌حرمتی به همه ادیان ابراهیمی است؛ چراکه مسجدالاقصی هم نزد مسلمانان و هم نزد مسیحیان و یهودیان مقدس است.[8]  روحانیت قم، با چنین موضع‌گیری‌هایی، نه فقط سخنگوی درد مسلمانان که سخنگوی حرمت مشترک ادیان معرفی شد.

 

مرجعیتِ مسئول، کنشِ سنجیده

رویکرد آیت‌الله مرعشی نجفی در قبال فلسطین، روایتی است از مرجعیتی که از اطلاع‌رسانی دقیق آغاز می‌کند، با فتوا و اعلامیه، تکلیف شرعی را روشن می‌سازد، با کنش‌های نمادین - مثل عزاداری به‌جای جشن - وجدان عمومی را بیدار نگه می‌دارد، سپس سازوکارهای عملی - مثل افتتاح حساب و سازمان‌دهی کمک‌های مردمی - را سامان می‌دهد و تا حصول نتیجه و اطمینان از رسیدن اعانات، دست از پیگیری برنمی‌دارد.

در این مسیر، زیر ضرب تبلیغات منفی و فشارهای امنیتی هم عقب نمی‌نشیند و حتی پس از فروکش‌کردن تب اخبار، شعله توجه را روشن نگه می‌دارد. چنین الگویی به ما می‌گوید دفاع از یک آرمان، صرفا احساسی نیست؛ سلسله‌ای از اقدامات هماهنگ است: آگاهی‌بخشی، تعیین تکلیف، نمادسازی اخلاقی، سازمان‌دهی مردمی و پیگیری تا حصول نتیجه. آیت‌الله مرعشی نجفی با همین الگو، در دهه‌های اختناق، پرچم فلسطین را در حوزه و جامعه بالا نگه داشت.

 


[1] مرکز بررسی اسناد تاریخی (1388). آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک (جلد دوم)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 19.

[2]  مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 43.

[3] مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 53.

[4] مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 55

[5] مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 35.

[6] مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 97.

[7] بهبودی، هدایت‌الله(1383). «تبریز در انقلاب»، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، ص 145.

[8] مرکز بررسی اسناد تاریخی، «آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی...»، ص 485.