ملاقات دانشجویان با شاه ممنوع!
تاریخ سند: ۲ اسفندماه ۱۳۴۶
خیلی محرمانه
موضوع: مکاتبه دانشجویان خارج از کشور
شخصی که خود را ف. ماهروزاده معرفی نموده از اتریش ضمن ارسال نامهای به آدرس پدرش آقای هوشنگ ماهروزاده واقع در تهران - خیابان سپه - چهارراه پهلوی در قسمتی از نامه مطالبی به شرح زیر نوشته است:
پدرجان! شاه روز یکشنبه ساعت سه بعدازظهر به وین آمد، دیروز صبح هم رفت. دو روز پیشِ دکتر بود. یک روز هم مهمان رئیسجمهور اتریش و یک روز نهار هم او و رئیسجمهور و عدهای اتریشی و چهار نفر از سفارت ایران مهمان سفیرکبیر ایران. در این مهمانی که فقط مردانه بود حتی تمام کارکنان سفارت هم دعوت نداشتند. یک روز بعدازظهر هم چندین نفر از نورچشمیهای سفارت که به غیر از یک نفرشان محصل برجستهای نیستند، به عنوان محصلین برجسته به او معرفی شدند. پدرجان! با این وصف چگونه میخواستید که من او را ملاقات کنم؟ رادیو ایران مرتب از دانشجویان برجسته و ملاقات با شاه و اینکه برای ملاقات با او هیچگونه اشکالی نیست و چیزهای دیگر خبر پخش میکرد، ولی من که اینجا هستم میدانم که اصلاً از این خبرها نبود. من خودم این تصمیم را داشتم، ولی پدرجان این خبرهای رادیو هیچکدام صحیح نیست و ملاقات با او غیرممکن. روزی که میآمد تعدادی کارت پخش کردند. برای فرودگاه و برای هتل اقامت او. کارت من برای فرودگاه بود، بعداً گفتند جلوی هتل بروم، به جلوی هتل رفتم. نه تنها من بلکه همه این فکر را میکردیم که وقتی به هتل آمد چون ما دارای کارت هستیم بعداً ما را به او معرفی میکنند. دو سه تا مهندس و دکتر فارغالتحصیل که بعضی از آنها حتی خانمهای اتریشی خودشان را هم آورده بودند، به همان خیال که معرفی خواهند شد لباسهای مشکی پوشیده و خود را آماده کرده بودند، ولی میدانید چه شد؟ وقتی از ماشین پیاده شد سری تکان داده و وارد هتل شد، حتی یک فرد سفارت هم تشکری از بچهها نکرد و هیچکدام از اینها هم به حضور معرفی نشدند. قصد سفارت فقط این بود که به این طریق بچهها را به آنجا ببرد و بگوید که بچهها از روی علاقه شخصی به پیشواز آمدند و سفیر و دیگران خودشان را محبوب شاه کنند. کسانی که به حضور شاه معرفی شدند غیر از یک عده سازمان امنیتی و یک عده چاقوکش که هر کدامشان چندین پرونده شرارت در دادگستری اینجا دارند، کسان دیگری نبودند. همه و همه به عنوان دانشجوی برجسته معرفی شدند. یک عده از بچهها هم که بر علیه شاه دمونستراسیون[=شعار] دادند از پلیس اتریش کتک خوردند و بیست نفر را به زندان انداختند، با این حال شما میخواستید که من با او ملاقات کنم. نه پدرجان، این کار برای ما امکانپذیر نیست. چون سفارت میترسد که مبادا کسی حقیقتی را بازگو کند و آنوقت برای آنها بد میشود. برای آنها اشکال ندارد که آیا معرفیشدگان دانشجو هستند یا نه. شاه که پروندهها را نمیبیند، ولی سفارت خیالش راحت است که حرفی برخلاف میل آنها زده نخواهد شد.(۱)
نظریه: به طوری که از مندرجات نامه استنباط میگردد پدر فرستنده قبلاً ضمن ارسال نامهای از فرزندش خواسته بود که در مدت اقامت شاهنشاه آریامهر حضور معظمله شرفیاب گردد، و این نامه نیز در پاسخ نامه او میباشد. به نظر میرسد فرستنده نامه از نظر طرز تفکر دارای نقطه ضعفی نباشد، زیرا چنانچه دارای تمایلات ضدملی بود به استقبال شاهنشاه آریامهر نمیرفت و انتقاد او در زمینه رفتار کارکنان سفارت شاهنشاهی با دانشجویان دور میزند، و نکته جالب آنکه در اکثر نامههای دانشجویان نامی از کارمندان سازمان امنیت در خارج کشور برده شده و نسبت چاقوکشی و شرارت به آنها داده میشود، در حالی که اگر واقعاً اینطور باشد جای تأسف است.(۲) بهطور کلی مأموران ساواک در خارج، گذشته از اینکه باید نمونه اخلاق و ادب باشند، نمیبایست تظاهر به همکاری با ساواک که باعث شناسایی آنها میگردد بنمایند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
توضیحات سند:
۱- این رفتار سفارت را باید به حساب روحیه شخص شاه گذاشت، چرا که اصولاً روحیه محمدرضا پهلوی بهگونهای بود که تاب شنیدن حقایق را نداشت و سفارت هم به خوبی از این روحیه او آگاه بوده است.
۲- این سند خود گواهی بر شکل رفتار مأموران و عوامل ساواک با مردم ایران است. رفتاری آنقدر زشت و خلاف عرف که اکثر دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور به آنان نسبت «چاقوکشی و شرارت» دادهاند.


















نظرات