شرکت سبزه ؛ پوشش تفریح برای مبارزه


شرکت سبزه ؛ پوشش تفریح برای مبارزه

شرکت سبزه ، توسط جمعی از مبارزین برای امکان هماهنگی مبارزات به راه افتاد. اگرچه جلسات مقدماتی آن در اواخر سال 1349 آغاز شد اما به مرور شکل رسمی تری یافت و حتی در سال 1355 به عنوان یک شرکت رسمی ثبت شد. با تأکید شهید بهشتی، انضباط جدی بر این شرکت حاکم بود و برای اداره آن میان سهامداران انتخابات برگزار می‌شد.

مرحوم مصطفی حائری زاده ماجرای تأسیس شرکت سبزه را چنین روایت می‌کند:

شهید بهشتی هنوز آلمان بودند که مدرسه رفاه درست شد. موقعی که زمینی خریدند و شروع کردند به ساختن مدرسه رفاه، شرکتی درست شد به نام «بنیاد رفاه و تعاون اسلامی» که بعدا به مشکلاتی برخورد. 60 نفر مؤسس آن بودند که 55 نفرشان سابقه زندان داشتند و 5 نفرشان هم فراری بودند! ‌مثل من، مثل حاج حسین رضائی فر.  

یک شب جلسه منزل حاج حسین مهدیان بود و مشکلات را گفتند. [سال 1349 بود و] شهید بهشتی که تازه آمده بودند، گفتند که پنج نفر تعیین بشوند؛ این پنج نفر اشکالات را رفع کنند و هرچه اینها تعیین کردند را هم بقیه قبول کنند. شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی، توکلی بینا و بنده به عنوان آن پنج نفر انتخاب شدیم. مسائل را بررسی کردیم و گفتند جلسه بعد کی؟ وقت‌ها تطبیق نمی کرد. شهید باهنر که گرفتاری های زیادی داشت و ظاهرا خواهرش هم زندان بود. شهید بهشتی هم تازه از آلمان آمده بود و یک سر داشت و هزار سودا؛ رجایی هم که چند جا تدریس می‌کرد. هر کار کردیم به توافق نرسیدیم. من گفتم جمعه، یکی دو جا دیدم شهید بهشتی عصبانی شد یکی هم اینجا بود. ما که جمعه و شنبه سرمان نمی شد، جمعه هم تا آخر شب دنبال همین نوع کارها بودیم. تا من گفتم جمعه، شهید بهشتی از کوره در رفت. گفت «چه گفتید آقای حائری؟ جمعه! جمعه مال خانواده شماست، مال شما نیست که دارید اینجا می‌فروشیدش. سرتاسر هفته خانم شما در منزل است و شما بیرون کار می‌کند. جمعه مربوط به همه خانواده است.» ایشان معتقد بود که شب هم حق خانواده است و بعد از ساعت کار اگر می‌خواهید مثلا به هیات بروید یا باید ایشان را هم ببرید یا از او اجازه بگیرید. گفتند پس یک جایی درست بکنیم که خانم‌ها و بچه‌ها هم تفریح کنند و ما هم کارمان را پیگیری کنیم.

از همین جا شرکت سبزه درست شد. بخش زیادی از مبارزین سهیم شدند و این شرکت تاسیس شد. به آنجا که می‌رفتیم، صبح همه ورزش می‌کردند و شهید بهشتی هم ورزش می‌کرد؛ بعد از ظهر هم برنامه هایی از قبیل شعر و نمایش و ... داشتیم. استخر داشتیم، یکی برای آقایان و یکی برای خانم ها. یک ساعت هم دکتر بهشتی سخنرانی می‌کرد. در باقی وقت هم به کارهایمان می‌رسیدیم. کسانی هم که با شهید بهشتی کار داشتند، دور او جمع می‌شدند و به نوبت کارشان را دنبال می‌کردند. هم به خانواده رسیده بودیم و هم خودمان هم هوایی خورده بودیم و هم به کارهایمان رسیده بودیم. خانواده برخی از دوستان هم که زندان بودند در این اردوها شرکت می‌کردند.


مطلبی تکمیلی درباره شرکت سبزه و برنامه‌هایش را اینجا (+) بخوانید.



صورتجلسه هیأت مدیره شرکت سبزه به قلم مرحوم مهدی سعید محمدی



سید تقی خاموشی، سید رضا نیری، حبیب‌الله عسگراولادی و سعید امانی در اردوی شرکت سبزه

خیرمقدم به شرکت کنندگان هنگام ورود به مراسم

یکی از جلسات اوایل انقلاب شرکت سبزه؛ حجج اسلام ناطق نوری و معزی در عکس ایستاده‌اند

نماز جماعت به امامت مهدی کروبی در یکی از اردوی شرکت سبزه پس از انقلاب اسلامی

شرکت سبزه استخری مخصوص آقایان و استخری مخصوص بانوان داشت