اطلاعاتی درباره اعضای سفارت اسرائیل در تهران
به روایت اسناد لانه جاسوسی آمریکا
43 بازدید
تاریخ سند: ۳۱ خردادماه ۱۳۵۶
سرّی
یادداشت شماره ۱۱۷ SRF
۲۱ ژوئن ۱۹۷۷ [برابر با ۳۱ خردادماه ۱۳۵۶]
یادداشت برای: بخش سیاسی
موضوع: سابقه اطلاعاتی در مورد هیئت بازرگانی[=اعضای سفارت] اسرائیل، تهران
در زیر، ردیابیهای دفتر مرکزی SRF درباره اعضای هیئت بازرگانی[=سفارت] اسرائیل آمده است:
۱- اوریل [اوری] لوبرانی، در ۷ اکتبر ۱۹۲۶ متولد شد و از ژوئن ۱۹۷۳ تاکنون سفیر غیررسمی در ایران بوده است. مدرک لیسانس (افتخاری) از دانشگاه لندن دریافت کرده است. از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۸ در [گروه تروریستی] هاگانا(مقاومت) و نیروهای دفاعی اسرائیل(ارتش اسرائیل) خدمت کرد. در سال ۱۹۵۰ وارد وزارت خارجه شد و ابتدا در بخش خاورمیانه، و سپس از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ به عنوان منشی خصوصی [موشه] شارت، وزیر امور خارجه، خدمت نمود. از سال ۱۹۵۳ تا ۵۶ به مأموریت در لندن گمارده شد. از ۱۹۵۷ تا ۶۱ مشاور دستیار، و سپس مشاور امور عربی بنگورین (نخستوزیر) بود. (در طول این دوره، نگرش غیردوستانه(ناموافق) او نسبت به اعراب حداقل دوبار مورد انتقاد مطبوعات اسرائیل قرار گرفت.) وقتی که بنگورین در ۱۹۶۳ استعفا داد، به عنوان سفیر در برمه منصوب شد، ولی هرگز پستش را در دست نگرفت. [و] بهعنوان دبیر سیاسی و رئیس دفتر خصوصی نخستوزیر[جدید]، [لوی] اشکول، باقی ماند. در سال ۱۹۶۵ به دلیل وفاداری به بنگوریون از سمت خود استعفا داد. از ۱۹۶۵ تا ۶۸ سفیر [اسرائیل] در اوگاندا، رواندا، و بروندی بود که در طول آن زمان برنامه کمک اسرائیل را، که مشاورانی در ارتش، نیروی هوایی و پلیس اوگاندا قرار داد، اجرا نمود؛ این روابط او را به یکی از مطلعترین اشخاص در اوگاندا تبدیل کرد و سفارت ایالات متحده او را دوستی باارزش و همیار یافت. از سال ۱۹۶۸ تا ۷۱ سفیر [اسرائیل] در اتیوپی بود. از ۱۹۷۱ تا ۷۳ در هیئت مدیره صنایع کور (KOOR) بهعنوان مدیر تشکیلات و پروژههای مشترک خارج از کشور بود. این هیئت، سیاستهای اساسی شرکت صنایع کور، بزرگترین شرکت صنعتی اسرائیل، را تعیین میکند. با سارا نی لوی ازدواج کرد و دارای ۴ فرزند است. گفته میشود که یک کارمند توانمند دولت، ولی یک شخص نسبتاً بیرنگ(بیبو و بیخاصیت) است.
۲- اریه لوین، که قبلاً لوا لوین نامیده میشد، در حدود سال ۱۹۲۷ در ایران متولد شد، و گمان میرود که مأمور اطلاعاتی باشد. ظاهراً افسر سابق ارتش اسرائیل (سرهنگ دوم) است که به صورت قرضی در وزارت خارجه خدمت میکند. از ۱۹۶۳ تا ۶۵ دبیراول [سفارت اسرائیل] در آدیسآبابا [پایتخت اتیوپی] بود. از ۱۹۶۶ تا تاریخی نامشخص کاردار [سفارت اسرائیل] در کیگالی [پایتخت] رواندا بود. از ۱۹۶۵ تاکنون افسر ارشد رابط خارجی بوده است (یک اریه لوین، احتمالاً مشابه، رئیس سانسور نظامی اداره اطلاعات ارتش اسرائیل در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ بود.) از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۰ کنسول در پاریس بود. به عنوان متخصص در امور مربوط به ایران، جایی که بزرگ شده، توصیف شده است. در مدارس مذهبی پروتستان ایالات متحده تحصیل کرده است. به زبانهای روسی (زمینۀ یهودی روسی دارد)، فرانسوی، انگلیسی، عبری بومی و عربی مسلّط است. طبق گزارشها به ایالات متحده سفر کرده و در آنجا زندگی کرده است(تاریخ مشخصی ذکر نشده است). خیلی آشکار طرفدار ایالات متحده است. زمانی که در رواندا بود، مورد علاقه برخی از روسها قرار گرفت.
۳- یورام شانی، در حدود سال ۱۹۳۹ متولد شده است. از سال ۱۹۷۳ دبیر اول [سفارت اسرائیل] در تهران بوده است. از حدود ۱۹۶۵ در وزارت خارجه خدمت کرده است. در اورشلیم (تاریخ نامعلوم)، و بهعنوان معاون کنسول، در سیدنی، استرالیا، به مدت چهار سال خدمت کرده است(در حدود سال ۱۹۶۹).
۴- الیزر یوتوات(یا یوتواث)، در کنسولگری اسرائیل در نیویورک بهعنوان مسئول بایگانی و پیکهای دیپلماتیک از ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۱ خدمت کرد. از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۲ دبیردوم (اداری) [سفارت اسرائیل] در رم بود. طبق گزارشها، در سال ۱۹۷۰، سرهنگ یوتوات وابستۀ نظامی(Milatt) [سفارت اسرائیل] در توکیو، برای مذاکره درباره خریدهای مهمات اسرائیل به تایوان سفر کرد.
۵- آبراهام لونز، معروف به رمی لونژ (یا لونتز)، در فوریه ۱۹۳۱ در طبریه، اسرائیل، متولد شد و از سال ۱۹۷۵ تاکنون بهعنوان وابسته نظامی (Milatt) [سفارت اسرائیل] در تهران خدمت کرده است. پیش از این مأموریت، رئیس اطلاعات نیروی دریایی ارتش اسرائیل (از سال ۱۹۷۱) بوده است. او بهعنوان یک افسر بسیار باهوش و توانمند توصیف شده است، [و] ظاهراً هیچ آموزش رسمی اطلاعاتی نداشته است. در ارتباطات و الکترونیک باتجربه است. بهعنوان فرمانده مأمور تعقیب زیردریایی (۱۹۶۴) و بهعنوان معاون فرمانده پایگاه دریایی حیفا (۱۹۷۱) خدمت کرده است. آموزش افسری را در مدرسه نیروی دریایی فرانسه، برست، فرانسه، از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ گذرانده و در مدرسه ناوبری و جهتیابی نیروی دریایی سلطنتی، ساوثویک، انگلستان (۱۹۶۲) تحصیل کرده است. به زبانهای انگلیسی و فرانسه به خوبی صحبت میکند، احتمالاً تا حدودی هم زبان عربی. همسرش آدا، متولد ۱۹۳۲ در حیفا، قبلاً (قبل از ۱۹۶۳) در ارتش اسرائیل پرستار بوده است. برادر همسرش، سروان امانوئل کلمپرر، در سال ۱۹۶۹ معاون رئیس کشتیرانی بود. لونز و معاونش، موشه (موسی) لوی(در زیر)، هر دو در سال ۱۹۷۵، هم از نظر شخصی و هم از نظر حرفهای، برای دفتر وابسته دفاعی تلآویو به عنوان افسران اطلاعاتی برجسته شناخته میشدند.
۶- (سرهنگ دوم) موشه (موسی) لوی، قبل از مأموریتش در تهران در سال ۱۹۷۴، افسر رابط خارجی در ستاد ارتش اسرائیل بود. در اوت ۱۹۶۶، طبق گزارشها، سرگرد لوی (احتمالاً قابل شناسایی) به مربی ایرانی در مدرسه اطلاعاتی تازه تأسیس [احتمالاً منظور ساواک است] کمک میکرد؛ ظاهراً در تنظیم برنامههای آموزشی و سازماندهی مطالب آموزشی نقش داشت. این مرد، که به صورت قرضی از ایران آمده بود، در آن زمان فرمانده «آژانس جمعآوری اطلاعات سرّی مستقیم» در مرز اسرائیل و اردن بود. سرهنگ دوم لوی، متخصص چند زبانه (به زبانهای عربی، فرانسوی، انگلیسی، عبری صحبت میکند و در حال یادگیری زبان فارسی است) بنابر گزارشها، وقتی برای اولینبار پست فعلی خود را به دلیل کمبود کار بهدست گرفت، ناامید شد. به هر حال، او خیلی زود برای خودش وظایفی بهوجود آورد. از جمله اطلاعاتی در مورد آرایش جنگی ایران و آموزش افسران ایرانی. همسرش منشی سفیر است و او نیز چند زبانه است. هر دو بهعنوان افرادی خوشبرخورد و ماهر در ایجاد ارتباط بین محافل نظامی خارجی، از جمله پرسنل نظامی ایالات متحده، توصیف شدهاند.
منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا؛ کتاب اول؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
متن انگلیسی:
SECRET
21 June 1977
MEMORANDUM FOR: The Political Section
FROM: SRF
SUBJECT: Background Information on Israeli Trade Mission, Tehran
Following are SRF Headquarter's traces on members of the Israeli Trade Mission:
1- Uriel LUBRANI, born 7 October 1926, has been unofficial ambassador to Iran since June 1973. Received BA (Honors) from University of London. Served in Haganah (Resistance) and Israeli Defense Forces (IDF) 1944-48. Entered Foreign Ministry (MFA) in 1950 and first served in Middle East Division, then as private secretary to Foreign Minister Sharett 1951-53. Assigned London 1953-56. 1957- 61 Assistant Advisor, then Advisor, on Arabic affairs to Prime Minister (PM) Ben-Gurion. (During this period, his unsympathetic attitude toward Arabs drew criticism from Israeli Press at least twice.) When Ben-Gurion resigned in 1963, was appointed Ambassador to Burma, but never assumed his post. Stayed on as Political Secretary and Director of PM Eshkol's private office. 1965 resigned post because of loyalties to Ben-Gurion. 1965-68 Ambassador to Uganda, Rwanda, and Burundi, during which time implemented Israel's Aid Program which placed advisors in Uganda Army, Air Force, and police; these contacts made him one of best-informed men in Uganda, and U.S. Embassy found him to be valuable and cooperative friend. 1968-71 Ambassador to Ethiopia. 1971-73 was on Koor Industries management board as Director of Joint Enterprises and Projects Abroad; this board determines basic policy for Koor Industries LTD, Israel's largest industrial corporation. Married to Sara nee LEVI; four children. Said to be a capable civil servant, but a rather colorless person.
2- Arieh (or Aryeh) LEVIN, formerly named Lova Lewin, born circa 1927 in Iran, is suspected Intel officer. Apparently is former IDF officer (Lt. Col) on loan to MFA. 1963-65 First Secretary, Addis Ababa. 1966-unknown date Charge D'affaires, Kigali, Rwanda. Senior Foreign Liaison Officer since 1965. (One Arieh Lewin, probably identical, was Chief Military Censor, IDF Intel Directorate 1968-69.) Counselor, Paris, 1969-70. Described as specialist on Iran, where he grew up. Educated in U.S. protestant mission schools. Speaks fluent Russian (Russian Jewish background), French, English, native Hebrew, and Arabic. Has reportedly traveled and lived in U.S. (no dates given). Very openly pro-U.S. while in Rwanda, was object of some Soviet interest.
3- Yoram SHANI, born circa 1939, has been First Secretary, Tehran, since 1973. In MFA since circa 1965. Served in Jerusalem (dates unknown), and as Vice Consul, Sydney, Australia for four years (circa 1969).
4- Eliezer YOTVAT (or YOTVATH) served at Israeli Consulate New York City 1960-61 where was in charge of archives and diplomatic couriers. Second Secretary (Admin), Rome 1968-72. In 1970 one Colonel Yotvat, Milatt in Tokyo, was reportedly traveling to Taiwan to discuss Israeli munitions purchases.
5- Abraham Lunz, aka Rami Luncz (or Luntz), born February 1931 in Tiberias, Israel, has been Milatt Tehran since 1975. Prior to this assignment, was Director of Naval Intelligence, IDF-Navy (since 1971). Described as highly intelligent and capable line officer, apparently has had no formal intel training. Experienced in commo and electronics, has served as Commander of Submarine Chaser (1964) and as Deputy Commander, Haifa Naval Base (1971). Received officer training at French Naval School, Brest, France (1950-53), and attended Royal Navy Navigation and Direction School, Southwick, England (1962). Speaks good French and English, possibly some Arabic. Wife Ada, born 1932 in Haifa, was formerly nurse in IDF (prior to 1963). His brother-in-law, Captain Emmanuel KLEMPERER, was Deputy Commissioner of Shipping in 1969. Lunz and his Deputy, Moshe Moussa Levi (below), were both known personally and professionally to Defense Attache's Office Tel Aviv in 1975 as outstanding intel officers.
6- (Lt Col) Moshe Moussa LEVI was Foreign Liaison Officer at IDF Hqs prior to Tehran assignment in 1974. August 1966 one Major fnu LEVY (possibly identifiable) was reportedly assisting Iranian instructor at newly-established intelligence school; apparently helped arrange training schedules and organize instructional material. This man, Iran on loan, was then commander of the "Direct Secret Collection Agency" on Israel/Jordan border. Lt Col Levi, a multi-lingual specialist (speaks Arabic, French, English, Hebrew, and is studying Persian) was reportedly disillusioned when he first assumed his current post, because of lack of work. However, he soon created tasks for himself, including developing info on Iranian order of battle and cultivating Iranian officers. Wife is Ambassador's secretary and is also multi-lingual. Both have been described as personable and well-versed in developing contacts among foreign military circles, including U.S. military personnel.
SOURCE: documents from the u.s. Espionage den (american embassy in iran)
نظرات