از هشدار شرعی تا خیزش عمومی؛ نقش امام خمینی در لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
25 بازدید
ماجرای «انجمنهای ایالتی و ولایتی» را میتوان نقطه آغاز نهضت اسلامی و پیوند دوبارهٔ دین و سیاست در ایران دانست. هدف امام خمینی در ابتدا لغو مصوبهای بود که آن را خلاف شرع و تهدیدی برای هویت اسلامی کشور میدانست، اما همین مطالبهٔ محدود، به جنبشی فراگیر انجامید.
به گفتهٔ آیتالله خامنهای، وضوح شرعی مسئله، ناتوانی دولت و بیداری حس مسئولیت سیاسی در میان علما، از عوامل شکلگیری این حرکت بود؛ رویدادی که قدرت روحانیت در بسیج مردم و نقش دین در عرصهٔ سیاست را آشکار کرد.
روایت این ماجرا در صفحات 105 تا 108 از کتاب «شرح اسم» به رشته تحریر درآمده است.این کتاب در تابستان 91 توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و به قلم هدایت الله بهبودی منتشر شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست.
لغو تصویبنامه؛ نخستین پیروزی نهضت اسلامی
با شروع قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی، هدف اولیه امام سرنگونی رژیم نبود، [...] اول کار حرف ایشان این بود که «اینها خلاف شرع است، خلاف اسلام است.» هدف لغو تصویبنامه بود، اما با حرکتها و اقدامات بعدی حکومت، دیدگاه تازهای پیشِروی امام نقش بست. [...]
دهم آذر، روزنامههای عصر تهران در صفحه نخست خود نوشتند که به تصمیم دولت تصویبنامه مورخ 41.7.14 قابل اجرا نخواهد بود. پیش از این اسدالله علم، نخستوزیر، در مصاحبهای مطبوعاتی از این تصمیم دولت خبر داده بود، اما امام خمینی آن را کافی نمیدانست. ایشان دولت را تهدید کرده بود «تا در جراید رسمی کشور لغو تصویبنامه به طور صریح اعلام نگردد ما نمیتوانیم به این تلگراف ترتیب اثر دهیم».
یازدهم آذر بود. «از کوچه حرم که میآمدیم بیرون... یک مغازه عطاری بود آن روبهرو، روزنامه هم داشت... آنجا نگاهی به سرتیترها... میکردیم. دیدم بله، [لغو تصویبنامه را چاپ کردهاند.] جوانهای قم [که به ما میرسیدند] میگفتند: آقا، تبریک عرض میکنیم. چون پیروزی رسیده بود، همه خوشحال بودند.»
پیروزی روحانیان در لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی حادثه سیاسی بزرگی بود. ابعاد آن به شهرهایی چون تهران، قم و مشهد محدود نشد، دیگر شهرها نیز برای لغو تصویبنامه کوشیدند و بیشتر ائمه جماعات در سراسر کشور از این مبارزه کنار نماندند.
میدانداری امام و خیزش مردم
چه عواملی موجب به حرکت واداشتن روحانیان در این مسیر گردید؟ پاسخ این سؤال در اندیشه آقای خامنهای بر چند عامل استوار بود؛ اول این که رودررویی با این تصویبنامه چندان پیچیده نبود. علما درک کردند که آنچه بهعنوان شرکت زنان در انتخابات مطرح گردید و یا تبدیل قسم از قرآن به کتابهای آسمانی، خلاف اسلام است. واقعیت این است که امام خمینی با دادن حق رأی به زنان مخالف نبود؛ حتی سلب حق رأی از بانوان را خلاف شرع میدانست، چنانکه پس از انقلاب آن را گوشزد کرد. اما موضوع در زمان شاه فرق میکرد؛ وی تمامی عملکرد مجلس و دولت را حرام میدانست، زیرا معتقد بود اساس این نهادها غیرقانونی است و مصوبات آنها مشروعیت ندارد. [...]
دوم این که دولت نتوانست در برابر اعتراض اولیه علما واکنش تندی از خود نشان دهد. چهبسا در برابر حرکت عمومی روحانیان علیه یک پدیده سیاسی سابقه نزدیکی در ذهن نداشت و نمیتوانست واکنش دلخواه خود را نشان دهد. از این رو روحانیان تشویق شدند به صحنه مبارزه آمده، با پیشروان آن در قم و تهران همصدا شوند.
سوم این که میدانداری امام در تبیین مسئله، نامهنگاریهای فراوان و واداشتن علمای دیگر شهرها به شرکت در قیام، امری بیسابقه به شمار میرفت که باید آن را عامل اصلی حضور روحانیان در این صحنه دانست. سالها بود که جامعه روحانیت طعم میدانداری یک مجتهد را در امور سیاسی نچشیده بود؛ ذهنها از عملگرایی فقه اسلامی در اجتماع خالی بود، صحبتی از حکومت شرع بر زبانها رانده نمیشد؛ مناسبات مذهب و سیاست بریده و دور از هم شده بود. اعلامیهها و سخنان امام همه اینها را زنده کرد و هیجان تازهای در جان روحانیت انداخت.
چهارم این که مردم متأثر از مواضع امام، موجب کشاندن روحانیان به مبارزه میشدند.
آقای خامنهای تأثیر امام را در انگیزش مراجع قم نیز چشمگیر دید؛ مراجعی که عمق خطر را درک نمیکردند و یا اگر توجهی داشتند گمان نمیکردند که میشود قدمی علیه اقدامات خلاف دولت برداشت. امام به این گروه که شمّ سیاسی نداشتند و چهبسا علاقهمند به ورود در مسائل سیاسی نبودند فهماند که میتوانند [و باید] به این ورطه قدم گذارند. دیگر آن که قدرت آنان را به رخشان کشید. مراجع نمیدانستند از چه پشتوانه قدرتمندی برخوردارند، نمیدانستند با اشاره آنان مردم برخواهند خاست. «شاید من بتوانم بگویم که مرحوم آیتالله بروجردی قدرت خودش را کشف نکرده بود. نمیدانست که اگر یک اشاره بکند، مردم چه خواهند کرد. حسن بزرگ امام، یکی از هنرهای بزرگ او، کشف قدرت روحانیت و مرجعیت بود.»
مرجعی که بتواند با یک اشاره مردم را به خیزش وادارد، ویژگیهایی دارد که در وجود امام مستتر بود، یکی از آنها پیشگام بودن در خطرپذیری است. آن روزها آقای خامنهای شنیده بود که امام میگفت: آمادهام که هر آن به خانهام بریزند و مرا قطعهقطعه کنند. دیگران چنین آمادگیای نداشتند. [...]
نظرات