بیانیه شجاعانه آیت‌الله میلانی در هجرت به تهران

تلاش علما برای صیانت از جان امام خمینی و همراهان


پس از بازداشت امام خمینی در محرم سال 1342 که منجر به قیام خونین 15 خرداد شد و پس از محاکمه ایشان که خبرها حکایت از صدور حکم اعدام داشت؛ علما در تهران تجمع کردند تا ضمن تأکید بر مرجعیت ایشان که طبق قانون اساسی مشروطه موجب مصونیت بود، مانع از فشار بر ایشان شوند. 

این حادثه بر حکومت بسیار گران بود. زیرا همه می‌دانستند «مهاجرت صغری و کبری علمای تهران» از رویدادهای سرنوشت‌ساز نهضت مشروطه بود که نقش تعیین‌کننده‌ای در پیشبرد این جنبش مردمی داشت و در نهایت به پیروزی مشروطه‌خواهان و صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین‌شاه قاجار انجامید و این حادثه بزرگتر از حادثه قبل بود و با اجتماع‌ روحانیون از بلاد مختلف، رژیم‌ در مقابل‌ عمل‌ انجام‌ شده‌ قرار گرفته بود. 
یکی از علمای فعال در این عرصه، آیت الله میلانی بود. روحانیان‌ حاضر در تهران‌ برای‌ مشورت‌ و هماهنگی‌ در برنامه‌های‌ خود ابتدا منزل‌ آیت‌الله‌ میلانی‌ را انتخاب‌ کردند اما بعدها به‌ دلیل‌ مسائل‌ امنیتی، مسجد حاج‌ افضلی‌ واقع‌ در حسین‌آباد شهرری‌ محل‌ تجمع‌ آنان‌ شد.  برای مطالعه درباره هجرت علما به تهران اینجا (+) را بخوانید.
آنچه در ادامه می‌آید بیانیه ایشان در آن ایام است که گویای حوادث وقت می‌باشد.

 

 

بیانیه حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای حاج سید محمدهادی میلانی دام‌ظله

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان ایران!

پس‌ازآنکه از حوادث خونین تهران و شیراز و قم و سایر شهرستان‌ها و تجاوز و کشتارهای سوم عاشورای حسینی و توقیف حضرت حجت‌الاسلام ‌والمسلمین حضرت آیت‌الله خمینی دامت‌برکاته و آیت‌الله قمی و آیت‌الله محلاتی و دیگر حجج‌اسلام و وعاظ و مبلغین دینی مطلع شدم، فوراً برای پشتیبانی و اعلام هم‌قدمی با شما مردم مسلمان ایران به سمت تهران حرکت کردم. مسلماً مطلع شده‌اید که هواپیما را از وسط راه برگرداندند، مجدداً روز یکشنبه هشتم صفر به سمت تهران آمدم. آنچه مرا به این حرکت وادار می‌کند این است که می‌بینم در این مملکت اسلامی که تقریباً بیست میلیون جمعیت دارد، افرادی زمام حکومت در دست گرفته‌اند که به‌هیچ‌وجه صلاحیت عقلی و اخلاقی در آن‌ها نیست، به هر گناه فردی و اجتماعی دست می‌زنند و آنچه برای آن‌ها ارزش ندارد مصالح افراد و اجتماع است. اموال مسلمین و بیت‌المال ملت درراه اغراض خصوصی صرف می‌شود و قدرت‌هایی که برای دفاع از حقوق مردم و صیانت مرز این آب‌ و خاک است، بدون در نظر گرفتن اصول انسانیت در راه مقاصد شخصی به کار می‌رود، حرف حق گفتن جرم شناخته‌شده و مقاومت در مقابل ظلم گناه نابخشودنی تعبیر می‌گردد.
طبعاً در چنین شرایط، ناشایسته‌ترین افراد به عالی‌ترین مناصب می‌رسند و رجال صالح به جرم صلاحیت، زندانی می‌گردند. رشوه‌خواری و ظلم و کشتارهای بی‌رحمانه، مملکت ما را با داشتن تمام مواهب الهی به خرابه غم‌انگیزی تبدیل کرده و بیکاری و عدم امنیت، آینده وحشتناک‌تری را تهیه می‌بینند، درآمدهایی که باید صرف آسایش مردم‌ گردد در راه خرید وجدان افراد به کار می‌رود. حکومت پلیسی و جاسوسی در داخل و خارج مملکت حتی در داخل خانواده‌ها رسوخ پیدا کرده و برای احدی امنیتی باقی نگذاشته است.
هیچ فرد یا جمعیتی آزادی نداشته، هیچ گوینده و نویسنده‌ای جرأت1 اظهار حق نمی‌کند. بله! با کمال تأسف در دنیایی که سالها است قدرت‌های فردی و شخصی جای خود را به‌قدرت‌های اجتماعی و ملی می‌دهد؛ این مملکت شیعه و اسلامی ماست که نمونۀ حکومت‌های قرون ‌وسطای غرب در آن جلوه‌گر بوده و شاید از آن هولناک‌تر و وحشت‌انگیزتر است. در این مملکت نه وکلا و نه دولت‌ها تعیین شده ملت نبوده و حکومت‌ها با انحصار کردن وسایل تبلیغاتی هر حقیقتی را تحریف کرده، هزارها مردم بی‌گناه را که برای اعتراض به مظالم موجود قیام کرده‌اند، می‌کشند و می‌گویند جمعی مرتجع برای حمایت از مالک و یا مبارزه علیه آزادی پول ‌گرفته و سرکوب شدند. بله! مشاهده این اوضاع ناگوار که وجدان هر مسلمان بلکه هر انسان باشرافتی را متأثر می‌کند، شرعاً مجبورم ‌کرد تا برای اظهار حق و نهی از منکر حرکت کنم. من در این مسافرت به‌ جد خود حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام تأسی ‌کرده از جوار امن ثامن‌الحجج علیه‌السلام به تهران آمدم. آمده‌ام تا به دنیا اعلام کنم این قیام و نهضت به‌هیچ‌وجه صورت ارتجاعی ندارد بلکه نهضتی است که ملتی مسلمان برای مقابله با حکومت‌های جائرانه با پیشوائی مقامات عالیه روحانی، تعقیب می‌کند. هدف ملت مسلمان ایران این است که بیش از این به مصالح دنیایی و دینی آنان تجاوز نشود.
باید حکومت مردم را به مردم سپرد، حق مردم را باید به خودشان واگذار کرد، قانون باید حکومت کند نه فرد و در هیچ آئینی افراد حق ندارند به میل خود قانون وضع کنند. ملت ایران دیگر از نابسامانی‌های اجتماعی و اقتصادی خود به ستوه آمده و بر لب پرتگاه سقوط و زوال قرار دارد و من شرعاً خود را موظف می‌دانم تا درراه نجات ملت مسلمان ایران با اتکا به عنایت و هدایت حضرت ولی‌عصر ارواحنا‌ له‌الفداء، از هیچ سعی و کوشش مشروعی دریغ نکنم و از هر مسلمان و هر انسان با شرافتی در این راه کمک می‌طلبم که نبی اکرم صلی‌الله ‌علیه ‌و آله فرمود: مَن أصبَحَ وَ لَم یَهتَمّ بِامُورِ المُسلِمینِ فَلَیسَ بِمُسلمٍ و خدای بزرگ بر نیک و بد اعمال بندگانش نظارت کامل دارد. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.
تهران ۱۳ صفر 1383 ـ 14 /4 /42
محمدهادی الحسینی المیلانی


بیانیه شجاعانه آیت‌الله میلانی در هجرت به تهران