روایت همراهی و جدایی
آیتالله کاشانی یکی از چهرههای مشهور مبارزه با استعمار انگلیس در خاورمیانه بود. سابقه زیاد وی در بازداشت و تبعید ناشی از نفوذ دولت بریتانیا نشان میدهد او یکی از مردمیترین و موثرترین رهبران استقلالطلب در کشورهای اسلامی بهشمار میرفته است. همین سابقه باعث شد او از ایده ملی شدن صنعت نفت حمایت کرده و در تقابل مصدق و دربار، پشت دولت ملی بایستد. اوج این ایستادگی، در جریان قیام 30 تیر متجلی شد، آنجا که آیتالله کاشانی در اعتراض به استعفای مصدق و نخستوزیری قوام خطاب به نزدیکان محمدرضا پهلوی گفت: «به اعلی حضرت بگویید اگر بیدرنگ دکتر مصدق بر سر کار برنگردد شخصا به خیابان خواهم رفت و دهانه تیز انقلاب را با جلوداری شخص خودم مستقیما متوجه دربار خواهم کرد». او همچنین وقتی که دولت مصدق بهدلیل شرایط تحریم ناشی از ملی شدن صنعت نفت دچار بحران اقتصادی شد و نیاز به فروش اوراق قرضه داشت، خطاب به مردم توصیه کرد: «امروز است آن روزی که جهاد شما باید با بذل مال به عمل آید. خریداری اوراق قرضه بر ذمه آحاد ملت مسلمان است.»
با وجود این، تلاش لندن برای فاصله انداختن میان دولت مصدق و نیروهای مذهبی همراه وی و بیم انحراف نهضت ملی شدن صنعت نفت در نهایت به جدایی تدریجی مصدق از آیتالله کاشانی منتهی شد و هرچند روایتهای مختلف و گاه متناقضی از دلایل این جدایی وجود دارد، اما یگانه نتیجه این اختلافات آن بود که در روز کودتای 28 مرداد 1332 مصدق تنهاتر از همیشه نتوانست در برابر عوامل کودتاچی مقاومت کرده و دولت ملی او سقوط کرد. شاید اگر او در ادامه راه نخستوزیری همچنان به نیروهای مردمی و روحانیت تکیه میکرد، آینده ایران بهگونهای دیگر رقم میخورد.
جام جم ایام
نظرات