پاسخ ایران به خدعه آلمان در بهانه‌جویی از ماجرای میکونوس چه بود؟


پاسخ ایران به خدعه آلمان در بهانه‌جویی از ماجرای میکونوس چه بود؟

28 آبان 1375  از تریبون مجلس شورای اسلامی اعلام شد که 200 نفر از نمایندگان خواستار تجدیدنظر در روابط با آلمان شده‌اند. علت این درخواست اعلام رای دادگاه میکونوس در آلمان و توهین به مقامات ارشد جمهوری اسلامی بود. [1] کلاوس کینکل، وزیر امور خارجه آلمان در تماس تلفنی با دکتر علی اکبر ولایتی وزیر وقت امور خارجه اعلام کرد که ادعای دادگاه میکونوس موضع دولت بن نیست.[2] 

حتی آنگونه که متن مذاکرات سفیر ما در آلمان با آنها این را نشان مى‌دهد، مواضع دوستانه دیگری گرفتند که تلاش داشت دستگاه دیپلماسى ما را خام کند. آلمانیها در آن ماجرا، پُشت خم پُشت خم حرکت کردند و ناگهان چهره‌ اصلى خود را نشان دادند. سیاست علنی نرم، موجب عدم برخورد قاطع و تشجیع آنها شد. تا جایی که رئیس مجلس آلمان قبل از سفر به ایران، اعلام کرد هدف سفر او به ایران، تقویت یک جناح انتخاباتی است. اما آلمان به‌طور غیرمنتظره روابط رو به بهبود خود با ایران را قطع کرد، ایران را کشوری تروریستی معرفی نمود، و پس از صدور حکم دادگاه، چهار دیپلمات ایرانی را از آلمان اخراج کرد. و اینچنین آشکار شد که عقب نشینی مجلس از آن موضع انقلابی اشتباه بود.

 

قهوه‌خانه میکونوس

ماجرا از زمانی آغاز شد که دادگاه برلین در 10 آوریل 1997 (21 فروردین 1376) در حکم نهایی خود درباره قتل صادق شرفکندی، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران و سه تن از همراهانش در رستوران میکونوس را به دولت جمهوری اسلامی نسبت داد.

دقایقی مانده به ساعت 23 شب ۲۶ شهریور ۱۳۷۱، سه مهاجم مسلح و نقاب‌زده به رستوران میکونوس در برلین حمله کرده بودند و با شلیک به حاضرین، چهار نفر، از جمله سه نفر از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران و یک نفر هماهنگ کننده آنها را کشتند. آن سه نفر به همراه دبیران کل احزاب سوسیالیست و سوسیال دمکرات در مراسمی که از ۲۳ تا ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ در برلین برگزار شده بود، شرکت کرده و برای دیدارهای غیررسمی و محرمانه‌ای با برخی رهبران اپوزسیون و مخالفان نظام جمهوری اسلامی در رستورانی به نام میکونوس گرد هم آمده بودند. سه نفر از چهار فرد کشته شده با پاسپورت و اسامی جعلی وارد خاک آلمان شده بودند و دولت آلمان هم از این موضوع اطلاع داشت اما در این باره سکوت کرد و یکپارچه علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت.

 

رد پای بنی‌صدر

چند روز قبل از این که حکم نهایی صادر شود، در هفتم فروردین ابوالحسن بنی صدر به میدل ایست لندن گفته بود: همکاری نزدیکی میان دولتهای ایران و آلمان وجود دارد اما نمی‌گذارم دوستی جدیدی میان ایران و آلمان ایجاد شود.[3]

اشاره بنی‌صدر به رویدادی بود که پس از فروپاشی شوروی و تشکیل اتحادیه اروپا در زمستان 1370، به مرور میان ایران و اروپا آغاز شد و طی مذاکرات موسوم به گفتگوهای انتقادی طی سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ پیشرفت‌هایی داشت. آلمان پشتیبان اصلی و به نوعی بانی مذاکرات مذکور بود و روند همکاری‌های اقتصادی میان ایران و آلمان پیشرفت چشمگیری داشت. بنی‌صدر در جلسه بعدی دادگاه با ایراد اتهاماتی به مسئولان ارشد نظام و ادعای آنکه ۱۷ سازمان در داخل وزارت‌خانه‌های مختلف در کارهای تروریستی دخالت دارند و طرح ادعای احتمال به گروگان گرفته شدن شهروندان اروپایی در ایران در پی این دادگاه، گام عملی خود را برای ضربه به روابط ایران و اروپا برداشت.

نگرانی آمریکا و اسرائیل از روابط مثبت ایران با اروپا، آنها را بر آن داشت تا با اعمال فشارهای سیاسی، روند قضایی پرونده را منحرف کرده و به آن جنبه سیاسی بدهند. شدت مواضع به حدی بود که موجب واکنش‌های داخلی در آلمان شد؛ به عنوان نمونه روزنامه فرانکفورتر آلگماینه براساس اسناد محرمانه لو رفته دفتر صدراعظم وقت آلمان از فشار واشنگتن به برلین در این دادگاه برای همراهی در سیاست خارجی ضدایرانی آمریکا خبر داده بود. این روزنامه همچنین در شماره دیگری نوشت: «واشنگتن آ‌ماده است که حتی طالبان را به‌عنوان یک قدرت بپذیرد، زیرا خواستار منزوی کردن ایران است. همچنین با وضع قانون تحریم علیه تهران از کشورهای اروپایی نیز می‌خواهد تا از این تحریم پیروی نمایند.»[4]

 

دادگاهِ تخریب

در همین راستا، هلند به عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا اعلام کرد که به دلیل متهم شدن دولت ایران در حادثه میکونوس، کشورهای عضو این اتحادیه سفرای خود را از تهران فراخواهند خواند و پس از آن سفیران دوازده کشور اروپایی از ایران خارج شدند تا ایران را در یک فشار دیپلماتیک حداکثری قرار دهند. ایران نیز در واکنش متقابل، سفیران خود را از این دوازده کشور فراخواند.

درست در میانه تلاش اروپا برای ایجاد بمب خبری از فراخوان سفرای خود، هاشمی رفسنجانی که در آن دادگاه محکوم شده بود، به نمازجمعه تهران آمد. فرانس‌پرس آن نمازجمعه را چنین گزارش کرده است: « علی فلاحیان، وزیر اطلاعات ایران که حکم بازداشت او از سوی مقامات آلمانی صادر شده است، در صف اول نمازگزاران حاضر در نماز جمعه دانشگاه تهران جای گرفت. در این مراسم اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور ایران سخنران مذهبی و سیاسی ایراد کرد. مراسمی که یک روز پس از دادگاه برلین برگزار می‌شد که رژیم ایران را در بالاترین سطح به اتهام ترور مخالفان در سال 1992 متهم کرد. دو پلاکارد بزرگ با مضامین «مرگ بر آلمان» و «ما دادگاه صهیونیستی و آمریکایی دادگاه میکونوس را محکوم می کنیم» در ورودی دانشگاه نصب شده بود. تدابیر امنیتی فزاینده‌ای در اطراف سفارت آلمان که مانند دانشگاه در مرکز تهران قرار دارد، اتخاذ شد که نشان می‌دهد می‌توان تظاهراتی را در پایان نماز به سمت نمایندگی دیپلماتیک برگزار کرد ...»[5]

همان روز وزارت‌خارجه فرانسه یک گام به عقب نشست و با اعلام آنکه فراخواندن سفرای اروپایی مشورتی است، تلاش کرد نگذارد همه پل‌ها پشت سرشان خراب شود. اما سخنگوی وزارت‌خارجه آ‌مریکا با استقبال از حکم صادره توسط دادگاه میکونوس آنرا اثبات دیدگاه واشنگتن در مورد جمهوری اسلامی ایران دانست و اتهام حمایت از تروریسم را تکرار کرد.[6]

 

برچسبِ ظهران

همزمان با این کارزار تبلیغاتی علیه ایران، آمریکا جبهه دیگری نیز علیه ایران گشود و ادعا کرد ایران در بمب‌گذاری ۴ تیر ۱۳۷۵ در ظهران دخیل بوده است. دوشنبه 25 فروردین روزنامه‌های متعددی همچون گاردین، دیلی‌تلگراف و تایمز با تکرار این ادعا، تهدیدات نیوت گینگریچ، رییس مجلس نمایندگان آ‌مریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را پوشش دادند که خواستار حملات هوایی علیه ایران شده بود.[7] اگرچه ده سال بعد، خبرگزاری یونایتدپرس به نقل از وزیر دفاع وقت آمریکا، ویلیام پری، همان کسی که اولین بار این اتهام را به ایران زده بود، نوشت که فهمیده است القاعده پشت آن بمب‌گذاری بوده است نه ایران[8]؛ اما نه تنها منجر به عذرخواهی یا جبران نشد، که این اذعان تأثیری در تغییر رویه آمریکا برای سوءاستفاده از آن علیه ایران هم نداشت. اما در آن مقطع زمانی، کاربرد این ادعا بیشتر پشتیبانی از کنش اروپا علیه ایران بود.

این تهدیدات در حالی بود که آمریکا به تازگی با پرتاب ده‌ها موشک کروز، عملیات ضربت صحرا را پنج سال پس از عملیات «طوفان صحرا» در عراق به اجرا گذاشته بود و با نیروهای فراوان در منطقه حاضر بود. در قدرتمندترین دوره آمریکا که شوروی فروپاشیده بود و یلتسین، متحد آمریکا در روسیه بر سر کار بود؛ بسیاری از دیگر همسایگان ایران نیز متأثر از سیاست آمریکا بودند. به عنوان نمونه در چنین شرایطی بود که به سادگی نجم الدین اربکان، نخست وزیر قانونی ترکیه به جرم گرایش‌هایی به اسلام، با کودتای نظامیان طرفدار سکولاریسم از حکومت خلع شد. ماجرای حمایت آمریکا از طالبان در آن مقطع نیز دیگر آنچنان فاش شده است که در مناظرات انتخاباتی آمریکا بارها به آن تصریح شد.

چند روز بعد و در آستانه روز ارتش، مقام معظم رهبری با فرماندهان ارتش دیدار داشتند و با تعابیری که برای بسیار غیرمنتظره بود، کل ماجرای میکونوس را «یک خیمه شب‌بازی به اسم دادگاه» خواندند و با تعبیری که آشکارا نشان می‌داد مقهور این فضاسازی نشده‌اند، گفتند: «اسم آن قهوه‌خانه هم به برکت دلال بازیهای صهیونیستها، در دنیا معروف شد؛ قهوه‌خانه "میکونوس". عیبی ندارد، او هم سودی ببرد!» اما فراز دیگری شاید مهمتر بود: «برای ما این چیزها تازه نیست؛ اما این اتّفاق اخیر، برای اروپا تجربه جدیدی بود. به نظر من، چنین چیزی پیش نیامده بود که دولت ایالات متّحده امریکا، با دلّالی اطّلاعاتی و سیاسی صهیونیستها، در طول دو، سه سال تلاش پیگیر، بتواند کاری کند که در درجه اوّل دولت آلمان، بعد هم دولتهای اروپایی را در تنگنایی گیر بیندازد که خودشان به هیچ وجه مایل نبودند در این تنگنا گیر بیفتند. این، تجربه جدیدی برای آنها بود. برای این که بفهمند دنیا چه خبر است، به نظر من برای آنها هم مفید است.»[9] و البته به خسارت بزرگ آلمان در این حادثه اشاره کردند که « آلمانیها چیزی را در این معامله باخته‌اند که به این آسانی به دست نمی‌آید و آن، اعتماد ملت و دولت ایران است.»[10]

 

دکمة برگشت

ایشان در آن دیدار، با اشاره به تلاش آمریکا و اسرائیل برای وادار کردن کشورهای اروپایی و کشورهای دیگرِ وابسته به اروپا برای مشارکت در این برنامه، تأکید کردند: «من به وزارت خارجه دستور داده‌ام که رفتارهای این دولتها را با دقّت ثبت کنند. در حافظه تاریخی این ملت باید بماند که فلان دولت، چگونه رفتار میکند؛ فلان حزب در فلان کشور که امروز دولت را اداره میکند [...] بعضیها، خوب و عاقلانه و طبق منافع خودشان عمل کردند. آن منافع را فهمیدند و عمل کردند؛ بعضیها هم نه.»[11]

بسیاری از همراهان اروپا، خیلی زود پا پس کشیدند. 28 فروردین استرالیا که نخست وزیرش منصوب ملکه بریتانیا بود، با تأکید بر اینکه «استرالیا روابط تجاری خود را با ایران قطع نخواهد کرد.» اعلام کرد فردا سفیر خود را به ایران بازخواهد گرداند.[12]

هفتم اردیبهشت، هانس ون میرلو، وزیر امور خارجه وقت هلند، که کشورش ریاست دوره‌ای اتحادیه را بر عهده داشت، دومین گام اتحادیه اروپا به عقب را اعلام کرد و گفت پانزده کشور می‌توانند بازگشت سفرای خود به تهران را اعلام کنند و بعید است که اقدامات «سخت‌گیرانه» در مورد مبادلات اقتصادی با تهران انجام شود، آنها می توانند خودشان یک سری اقدامات با اثرات محدود علیه ایران انجام دهند.[13]

نهم اردیبهشت، وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در پادشاهی کوچک لوکزامبورگ گرد هم آمدند و اعلام کردند وزیران امور خارجه 15 کشور عضو این اتحادیه در اجلاس خود متفقا تصمیم به بازگرداندن سفرای خود به تهران گرفتند.

در بیانیه پایانی این اجلاس مواردی هم برای آن وجود داشت که تظاهر به عدم عقب نشینی کند. «تعلیق گفتگوی انتقادی اتحادیه اروپا با ایران» و لغو «دیدار دوطرفه در سطح وزیران ایران و اتحادیه اروپا»[14] از جمله اقداماتی بود که سعی بر آن داشت تا آمریکا را راضی کند.

راجر هاردی تحلیلگر مشهور سرویس جهانی بی بی سی در تفسیر این تصمیم گفت: «به دنبال اعلام نتایج دادگاه برلین سیاست گفتگوی انتقادی با ایران به حالت تعلیق در آمد اما انگیزه و زمینه های تنظیم و برقراری چنین سیاستی که از پنج سال پیش آغاز شد هنوز هم بر جای خود باقی است و اساس مناسبات ایران با اروپا دست خوش تغییر بنیادین نشده است. اروپا اعتقاد ندارد که بهترین راه رابطه با دولت ایران اعمال تحریم و مجازاتهای اقتصادی و یا تحمیل انزوای سیاسی به این کشور است. به نظر اروپاییان اولا ایران با جمعیتی بالغ بر 60 میلیون نفر یک بازار بالقوه برای اروپا است و ثانیا آنها معتقد هستند که اهمیت استراتژیک ایران با توجه به نقش مهمش در میان دو منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه باعث شده قدرتهای غربی همیشه تا حدی روابط خود با این کشور را حفظ کنند.»[15]

تحلیل رسانه‌های مختلف ایران درباره ضرورت جایگزین کردن روابط اقتصادی با شرق، موجب نگرانی غرب شده بود. آنچنان که خبرگزاری فرانسه نوشت: «مطبوعات ایران روز سه شنبه تخمین زدند که ایران می تواند بدون اروپا کار کند» و به نقل از یک دیپلمات ایرانی افزود: «نگرش اروپا تأیید می کند که نمی تواند یک شریک تجاری عمده برای ایران باشد. رهبران ایران طرفدار توازن مجدد با آسیا هستند.»[16]

به نظر می‌رسد این مواضع متحد داخلی در امتداد تدبیر رهبری بود که منجر به عدم اعتنای اروپا به خواست آمریکا شد. خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس به نقل از کلاوس کینکل، وزیر امور خارجه آلمان نوشت: «شما نمی توانید ما را به دلیل پیروی از منافع اقتصادی سرزنش کنید. آلمان و فرانسه بزرگترین شرکای تجاری اروپایی ایران هستند. تجارت دو طرفه با آلمان در سال گذشته 1.2 میلیارد دلار بوده است.» و در ادامه این نقل، یادآوری می‌کند «ایالات متحده از اتحادیه اروپا خواسته بود که تهران را از نظر اقتصادی و سیاسی منزوی کند. مادلین آلبرایت ، وزیر امور خارجه ایالات متحده ، آخر هفته به دولت های اتحادیه اروپا نوشت که از آنها می‌خواهند موضع سختی اتخاذ کنند. با این حال ، اروپایی ها این نظر را داشتند که این اقدام بی‌فایده است و آنها شروع به ترمیم روابط آسیب‌دیده کردند»[17]

 

حق برگشت ندارند

نکته جالب نقش فعال کلاوس کینکل، وزیر امور خارجه آلمان برای ترمیم روابط است. او که سابقه ریاست سرویس اطلاعاتی فدرال (BND) را در دوره قبل از اتحاد دو آلمان، در آلمان غربی بر عهده داشته است؛ فهم دقیقی از واقعیات پس از جنگ سرد دارد و آلمان را بازنده بازی مطلوب آمریکا، نمی‌خواهد.

اما سیاست کلان «حکمت، عزت و مصلحت» که از سوی رهبری ابلاغ شده است، اجازه نمی‌دهد آلمان که چنین خطایی مرتکب شده است، به صورت عادی روابط خود را از سر بگیرد. فردای نشست لوکزامبورگ رهبری در حسینیه امام خمینی گفتند: «مگر کسی اهمیت میدهد که اینها چه گفته‌اند؟ [... دستگاه دولتی ما] در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که میخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمیگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها میخواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنها، هیچ عجله‌ای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامی اقتضا میکند ... همان گونه عمل کنند.»[18]

این واکنش رهبری سیلی دیپلماتیکی بود بر نخوت اروپایی، سخنگوی وزارت امور خارجه هلند که رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا بود، در واکنش گفت: «اگر قرار باشد از سفیر آ‌لمان در تهران استقبال نشود، سفیران دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز نباید به تهران باز گردند. اتحادیه اروپا حا‌ضر نیست هیچ استثنایی را در مورد سفیر آ‌لمان بپذیرد.»[19]

در این سخنرانی، موضوع مهم دیگری نیز مطرح شد: « حداقل در این صد سال، همین آقایان اروپاییها، دو جنگ جهانىِ پر از مفسده به وجود آوردند. [...] همینهایی که دیروز در لوکزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد کردند و با هم حرف زدند [...] دهها کشور دنیا را استعمار کرده‌اند. [...] در همین زمان خودمان، چه کسی کارخانه‌های سلاح شیمیایی را در عراق به وجود آورد که آن همه فاجعه پدیدار شد؟ همین آقایان. [...] به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میکنیم. به درک که قطع میکنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم میگفتم که بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما.»[20]

واکنش عملی اروپا به این سخنان نیز در خور تأمل است. ژاک شیراک، رئیس جمهوری فرانسه پس ازدیدار وگفتگوی یازدهم مهر 1376 خود با رومانو پرودی، نخست وزیر ایتالیا در کوههای آلپ فرانسه، گفت: «باید بار دیگرپیوندها را با ایران از راه گفت وشنود برقرارکرد.» دیری نپایید که اروپا گفتگوهای فراگیر را جایگزین گفتگوی انتقادی کرد.

اما آنچه بیش از این به چشم جهانیان آمد، پایمردی ایران در حفظ عزت خود بود. با ممانعت ایران از ورود سفیر آلمان و تصمیم دیگر کشورهای اروپایی برای همراهی با آن، سرانجام اروپا به خواست ایران تن داد و جمعه 23 آبان 1376 سفرای اتحادیه اروپا بدون آلمان به ایران بازگشتند. تنها سفیر فرانسه در این جمع حضور نداشت و برای همراهی با آلمان باقی ماند. خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: «اتحادیه اروپا قصد داشت سفرای خود را زودتر به تهران بازگرداند، اما پس از آنکه ایران اصرار داشت فرستاده آلمانی باید آخرین نفر باشد، این تصمیم را لغو کرد. همه سفیران اتحادیه اروپا ، به جز فرانسه و آلمانی ، قرار است جمعه زود وارد تهران شوند. هیچ نشانی از زمان ورود دو نفر دیگر وجود نداشت.» این خبر یادآوری می‌کند که چند روز پیش از آن، کلاوس کینکل وزیر امور خارجه آلمان در سفر به واشنگتن از نزدیک بودن «رفع بن بست دیپلماتیک هفت ماهه» خبر داده بود. [21]

 

کسی منتظر نبود

واکنش سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا در فرودگاه تهران نیز جالب بود. سفیر یونان با یادآوری اینکه ایران کشوری با موقعیت خاص اقتصادی درجهان است، گفت «امیدوار است این روابط هم درعرصه اقتصادی وهم در عرصه سیاسی گسترش بیشتری یابد.» سفیر ایتالیا نیز گفت «ما همواره در انتظار بازگشت به ایران بودیم و اینک خوشحال هستیم که بازگشته ایم. دلیلی وجود نداشت که این مساله این همه طولانی شود.» سفیر اتریش هم ضمن اشاره به بی‌اعتنایی توتال به تحریم‌های جدید آمریکا، گفت: «هیچ کشوری طرح داماتو را نمی‌پذیرد و اتحادیه اروپا بارها مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده است.»[22]

آسوشیتدپرس این بازگشت را چنین روایت کرد: «فرودگاه تهران شاهد ده‌ها اتومبیل سفارتی بود، اما هیچ مقام ایرانی برای استقبال حضور نداشت. سفیر آلمان ناگزیر است بعدا بازگردد.»[23]

سفیر آلمان هفته بعد از بازگشت جمعی سفرای اروپایی به ایران بازگشت. هفته‌نامه آلمانی اشپیگل با یادآوری آنکه «وزیر امور خارجه آلمان مکررا خواهان این بود که برای مراجعت سفیر آلمان، تبعیضی صورت نگیرد و همواره می گفت که حل این معضل فقط با شعار " همه با هم بیرون و همه با هم برگشت " قابل قبول است ولی اکنون سفیر آلمان به عنوان آخرین سفیر اتحادیه اروپا به تهران باز می گردد.» نوشت: «بن با پذیرش بازگرداندن سفیر خود به عنوان آخرین سفیر اتحادیه اروپائی به تهران، در مقابل ایران تسلیم شد.»[24]

مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی آن سال فرمودند: «انقلاب آمد و به دنیا نشان داد که ملت ایران، آن ملتی است که در مقابل خواستِ قدرتهای استکباری می‌ایستد و حرف خود را میزند و اگر همه قدرتهای استکباری نیز همدست شوند، در هیچ زمینه‌‌‌ای نمیتوانند اراده خود را بر او تحمیل کنند. [...] در همین قضیه دادگاه میکونوس هم فهمیده شد! [...] همه اروپا با هم همدست شدند تا سرِ قضیه دادگاه میکونوس که بنده گفته بودم «چون در این قضیه، آلمان این گونه رفتار کرده است و سفرا رفتند، اگر سفرای دیگر میخواهند بیایند، بیایند؛ ولی سفیر آلمان، باید بعداً بیاید. حق ندارد با آنها برگردد» این حرف را از بین ببرند [... اما] دولت و ملت ایران ایستادند، [...] مجبور شدند همان را که ما گفته بودیم قبول کنند.»[25]

 

 

 

[1] روزنامه اطلاعات، 28/8/1378، ص1

[2]  همان، ص2

[3] خبرگزاری ایرنا، بولتن «ایران در رسانه‌های بیگانه»، 8/1/1376، ص 4

[4] خبرگزاری ایرنا، بولتن «ایران در رسانه‌های بیگانه»، 20/7/1375، ص 11

[5] AFP، 11/4/1997،endredi teheran 11 avr

[6] خبرگزاری ایرنا، بولتن «میکونوس در رسانه‌های بیگانه»، 23/1/1376، ص 36

[7] خبرگزاری ایرنا، بولتن «ایران در رسانه‌های بیگانه»، 26/1/1376، ص 6

[8] UPI، 6/6/2007، کد خبر 70451181161509

[9] بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان ارتش، 27/1/1376

[10]همان

[11] همان

[12] Reuter، 17/4/1997، Australian ambassador to return to iran after row

[13] afp، 27/4/1997، l'iran refuse toute ingerence europeenne

[14] Afp ، 29/4/1997، ue-iran lead l'ue arrete le dialogue critique et prend des mesures limitees

[15] ایرنا، تلکس ویژه، 10/2/1376، تحلیل مفسر رادیو بی‌بی‌سی

[16] Afp ، 29/4/1997، l'iran peut se passer de l'europe et se tourner vers l'asie, selon la presse

[17] Ap ، 29/4/1997، eu moves to repair iran ties, ignoring appeals from us

[18] بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان 10/2/1376

[19] خبرگزاری ایرنا، بولتن «ایران در رسانه‌های بیگانه»، 12/2/1376، ص 10

[20] همان

[21] Ap ، 13/11/1997، eu moves to repair iran ties, ignoring appeals from us

[22] صدا و سیما، 23/8/1376، مصاحبه باچندتن ازسفرای اروپایی درفرودگاه مهرآباد

[23] Ap ، 14/11/1997، eu ambassadors return to tehran in diplomatic deal

[24] ایرنا، تلکس ویژه، 27/8/1376، هفته نامه آلمانی اشپیگل

[25] بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/1/1377