نهضت آزادی و آیت الله منتظری


81 بازدید

نهضت آزادی و آیت الله منتظری

فروردین 1368، کشور در فضای تعطیلات آغاز سال بود که زمزمه‌هایی پیرامون نامه امام به منتظری، خبر از تغییراتی در سطوح عالی کشور می‌داد. هشت سال بعد،‌ وقتی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی متن نامه‌های ششم و هشتم فروردین 1368 را منتشر کرد، مشخص شد در نامه اول امام خمینی نگرانی خود را چنین تشریح کرده بودند: «روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید.» و در پایان نامه‌ای که تا ارتحال ایشان فاصله چندانی نداشت نوشته بود: «از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد.» برای درک این فراز از نامه امام،‌ خواندن صفحات 731 و 732 از «کتاب نهضت آزادی ایران، 1396_1360» که توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در سال  1399 منتشر شده است،‌ خالی از لطف نیست:


افزایش ارتباطات آشکار و پنهان برخی از سران نهضت آزادی با آیت الله منتظری، و ظهور تدریجی همگرایی تحلیل‌ها و مواضع آنان همانند ارتباط ایشان با برخی از منافقین هویت و اعتبار سیاسی قائم مقام رهبری را در معرض تضعیف و تهدید گذارده بود و عملا چشم انداز آینده رهبری کشور را با منافع ملی و امنیت کشور در حال جنگ، متعارض ساخت.
دکتر یزدی در شهریور 1395 برای اولین بار قدری شفاف و البته به شیوه مألوف خود با غلو و اغراق، از سابقه روابط خود با آیت لله منتظری سخن گفت: «وقتی که آقای منتظری امام جمعه شد، ایشان به من گفت شما باید این کار [یادداشت برداری مسائل سیاسی طول هفته] را برای من انجام بدهید، گفتم ایراد ندارد. به همین دلیل پنج شنبه هر هفته همدیگر را می‌دیدیم و من مطالب را می‌گفتم و ایشان یادداشت می‌کرد. زمانی هم که قائم مقام رهبری بودند، بسیار با ایشان در تماس بودم. هر هفته نبود، ولی حدودا هفته‌ای یکبار برگزار می‌شد. وقتی از قائم مقامی نیز عزل شدند، ما باز هم با هم ارتباط داشتیم. ما تقریبا در تمام مراحل، با ایشان رابطه داشتیم، چه قبل و چه بعد از سمت قائم مقامی. [آقای منتظری] به تفسیر و تحلیل‌های سیاسی ما اعتقاد داشتند. با گذشت زمان، ارتباط ما بیشتر و عمیق‌تر شد.»[1]
نهضت آزادی با گسترش روابط علنی خود با آقای منتظری از میانه دهه هفتاد به بعد، وی را به عنوان مرجع دینی و سیاسی خود تبلیغ و ترویج می‌کرد. آقای منتظری نیز چند بار از نهضت آزادی اعلام حمایت کرد، از جمله در دی ماه 85 گفت: «من به سهم خودم از برادران نهضت آزادی تشکر می‌کنم که با ثبات و استقامت ایستاده اند. [...] نهضت آزادی از حزب‌هایی است که به قصد تأمین آزادی و پیاده کردن دستورات اسلام و دفاع از اسلام و جلوگیری از دیکتاتوری و فساد تشکیل شده، امیدواریم آقایان دلسرد نشوند.»[2]
در درگیری‌های جناحی و انتخاباتی، سوژه‌سازی‌های حقوق بشری و دعاوی استبداد دینی، سیاسی و انحراف انقلاب، و تنش‌آفرینی‌های سیاسی و اجتماعی به ویژه طی سالهای 1378 و 1388، همواره نهضت آزادی می‌کوشید از نام و مواضع آقای منتظری برای تضعیف رهبری نظام استفاده کند. ده روز پیش از فوت آقای منتظری در آذر 1388، دکتر یزدی در منزل وی، از سوی کانون غربگرای مدافعان حقوق بشر، تندیس تلاش گر حقوق بشر[3] را به وی اهدا کرد.[4]

 

1.  ماهنامه عصر اندیشه، پیاپی 12، شهریور 1395، ص 146

 2. دیدگاه ها، آیت الله منتظری، 1385، ج 2، صص 468_470

3. این تندیس که بر اساس استوانه کورش ساخته شده بود توسط ابراهیم یزدی، حبیب الله پیمان و تقی رحمانی به او اعطا شد.

4. دیدگاه‌ها، حسینعلی منتظری، 1389، ج 3، ص 476