شاه بیسرزمین؛ روایتی کوتاه از آوارگی محمدرضا پهلوی
46 بازدید
پنجم مرداد 1359 در حالی محمدرضا پهلوی با مرگ مواجه شد که از دیماه 1357 که ایران را ترک کرد، هرگز روی آرامش ندید. او با جهانی روبرو شد که آماده استقبال از پادشاه ساقط شدهٔ در تبعید نبود. نه متحدان سابقش دست یاری دراز کردند، نه آمریکا که خود نقش مهمی در بهقدرترسیدن او داشت، حاضر شد بیقید و شرط پناهش دهد.
شاه در میان چند کشور سرگردان شد؛ از مصر و مراکش تا مکزیک و باهاما. در هر توقفگاه، به واسطه اعتراضات گسترده مردمی و آنچه که شاه در گذشته علیه مردم خود به کار بسته بود، میزبانانش مردد بودند و نمیتوانستند توجیهی برای اقامت بلندمدت او دست و پا کنند.
در میانهٔ این آوارگی، گروهی از چهرههای بانفوذ آمریکایی وارد میدان شدند و پروژهای محرمانه را طراحی کردند؛ طرحی با نام رمز «عملیات آلفا» برای انتقال شاه به خاک آمریکا.
اما چرا کاخ سفید ابتدا با ورود او مخالفت کرد و سپس در تصمیم خود تجدید نظر نمود و بیماری شاه چه نقشی در این چرخش ناگهانی ایفا کرد؟
روایت پیش رو، برشی از صفحات 111 تا 125 کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» است. این کتاب به قلم محمد محبوبی به رشته تحریر درآمده و توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است. این روایت، بازخوانی ماجرای خروج شاه از ایران و سرگردانی و بیچارگی او در تبعیدی است که دیگران از آن استقبال نکردند.
نخستین توقفگاه
با دعوتنامۀ رسمی جیمی کارتر، محمدرضا پهلوی و فرح دیبا […] خاک ایران را ترک کردند. […] و شاه و شهبانوی ایران پا در خاک مصر، نخستین توقفگاه خود گذاشتند.
در اولین مقصد […] شاه و شهبانو میهمان پذیرایی گرم همتایان خود در مصر بودند […] در همین سفر بود که محمدرضا پهلوی برای انور سادات بازگو کرد که ترک تهران به اجبار آمریکاییها بود[…] انور سادات از رفتار آمریکاییها با شاه شوکه شده بود. بعدها همین امر، یعنی احساس خطر سایر همپیمانان آمریکا از بیاعتنایی به سرنوشتشان، یکی از استدلالهای اصلی لابی شاه در واشنگتن را شکل داد و دستاویزی برای اعطای جواز سفر او به آمریکا شد.
شاه ایران همراه با خود مبلغ بیشماری از سرمایۀ مردم ایران را برده بود. جامعۀ ایران اینک دو مطالبۀ بینالمللی جدی داشت: استرداد شاه و بازستانی داراییهای غارتشده. عزیمت فرارگونۀ شاه ایران سرآغاز چندین ماه تلاش پیوستۀ ایرانیها در جهت برآوردن این مطالبات بود، اما این تلاشهای پیوسته به نتیجۀ مطلوب نرسید[…].
اقامت پرهزینه در رباط
توقف محمدرضا پهلوی در مصر شش روز بیشتر به درازا نکشید. […] اردشیر زاهدی […] با پادشاه مراکش، ملک حسن، تماس گرفت. ملک حسن بیدرنگ […] آنها را به کشورش دعوت کرد.[1] بدین ترتیب، هواپیمای حامل شاه و شهبانو در روز 2 بهمن 1357، اسوان را به مقصد مراکش ترک کرد[…].
محمدرضا پهلوی و هیئت همراهش در عصرگاه 2 بهمن با دو فروند هواپیما وارد مراکش شدند[…] محل اقامت او شهر مراکش[2] بود و آمریکاییها، خصوصاً سفیر آمریکا در رباط و مسئول پروندۀ شاه در سیآیای، برای ملاقات با او به شهر مراکش میرفتند.[…]
عقربههای ساعت بیش از پیش به ضرر شاه میگردیدند. ماجرای تصرف سفارت آمریکا در 25 بهمن، شرایط پذیرش شاه در آمریکا را دشوارتر از قبل کرده بود. این بار نگرانی شاه نه حفظ تاج و تخت، بلکه حفظ حامیانش و مهمتر از همه، حفظ امنیتش بود. او رفتهرفته دریافته بود که آمریکاییها دیگر رغبتی به پذیرش او ندارند.[…]
حضور شاه در مغرب، همچون اقامتش در مصر برای دولت ملک حسن دوم بیهزینه نبود. اول؛ گزارشهایی از تظاهرات پیوستۀ دانشجویان در کازابلانکا مخابره شده بود، دیوارنوشتههایی به حمایت از امام خمینی در سراسر مراکش در حال ظهور بود […]
دوم؛ افزون بر فشارهای اجتماعی، وجهۀ ملک حسن نزد سران جهان عرب هم مخدوش شده بود. […]
سوم؛ از همه مهمتر، معاهدۀ تبادل مجرم بود که ایران و مراکش سابقاً به امضا رسانده بودند و اگر جمهوری اسلامی ایران، محمدرضا پهلوی را مجرم تشخیص میداد و رسماً تقاضای استرداد او را به رباط ابلاغ میکرد، ملک حسن بهلحاظ حقوقی موظف به تحویل میشد و پادشاه مراکش تمایل نداشت صرفاً بهخاطر شاه مخلوع ایران، عواقب نقض پیمان را به جان بخرد.
ایالات متحده برای حل مسئله به صحنه آمد. […] 24 اسفند 1357، وزارت امور خارجۀ آمریکا [گفت] واشنگتن قدردان سخاوت ملک حسن است و هنوز هم میخواهد میزبان شاه در آمریکا باشد، ولی وضعیت پرسنل آمریکا در تهران جوری نیست که اکنون بتواند او را بپذیرد. […] سفیر آمریکا عصر روز بعد به اقامتگاه شاه مخلوع ایران رفت تا پیام را به او منتقل کند: کاخ دارالسلام در جنوب رباط. پارکر به پهلوی گفت واشنگتن فعلاً برایش مقصد دیگری را میجوید؛ […] در همین گیرودار بود که سایروس ونس و دیوید نیوسام، وزیر امور خارجه و معاون سیاسیاش، از دیوید راکفلر و هنری کیسینجر تقاضا کردند به مغرب سفر کنند و محمدرضا پهلوی را از سفر به آمریکا منصرف کند. آنها با این ایده مخالفت کردند،[3] اما مقاصد جایگزینی برای شاه مخلوع یافتند: پاراگوئه و آفریقای جنوبی. محمدرضا پهلوی دوباره با هردو پناهگاه مخالفت کرد.[4]
[…] در دقیقۀ نود، هنری [کیسینجر] وزیر امور خارجۀ باهاما را متقاعد کرد که به شاه، روادید موقتی بدهد تا وارد کشورش شود.»[5] […] پهلویها در صبحگاه 10 فروردین 1358 مراکش را به مقصد ناسائو، پایتخت مجمعالجزایر باهاما، ترک کردند.
[…] برخلاف توقفگاههای پیشین محمدرضا پهلوی، او در ناسائو چندان تحویل گرفته نشد[…]
پروژه آلفا
حکومت کارتر باید متقاعد میشد که منافع پناه دادن به شاه پیشین ایران بیش از مضراتش است. اسنادی که از جان مککلوی باقی مانده، نشان میدهد که با استقرار محمدرضا پهلوی در باهاما، لابی حامیان شاه سابق عملیات ویژهای با اسم رمز «پروژۀ آلفا»[6] سازمان دادند. هدف این عملیات، اعمال هرگونه فشاری بر حکومت کارتر بود تا سرانجام رضایت دهد محمدرضا پهلوی، با اسم رمز «عقاب»، به خاک آمریکا، برسد.[7]
نخستین گام پروژۀ آلفا را هنری کیسینجر برداشت. او در 18 فروردین 1358 با برژینسکی تماس گرفت و با ادبیات نسبتاً تندی، حکومت کارتر را بهخاطر نحوۀ مواجههاش با شاه ایران سرزنش کرد. […] دو روز بعد، در 20 فرودینماه، دیوید راکفلر هم به دیدار رئیسجمهور کارتر رفت و مطالبی مشابه آنچه کیسینجر گفته بود، اظهار داشت.[8] کارتر خیلی زود به نقشۀ عملیات آلفا پی برد[…]
[…] همزمان با پیگیریهای هنری کیسینجر و دیوید راکفلر برای ورود شاه به آمریکا، […] آنها سرانجام برگ برندۀ خود را در مکزیک پیدا کردند. خوزه لوپز پورتیلو، رئیسجمهور مکزیک که روابط دوستانهای با کیسینجر داشت، پیشنهاد لابی حامیان شاه را پذیرفت[…] بدین ترتیب محمدرضا پهلوی و همراهانش در 20 خرداد 1358 وارد کوئرناواکا[9] در مکزیک شدند.
در اوایل مهرماه 1358 مجریان پروژۀ آلفا برگ برندۀ خود را به صحنه آوردند: پروندۀ پزشکی شاه. […] دولت آمریکا اکنون با شرایط جدیدی مواجه شده بود: محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران و متحد بزرگ واشنگتن که در ماههای گذشته پیوسته کوشیده پناهندگی ایالات متحده را کسب کند، به سرطان پیشرفتهای مبتلاست […] شرایط جدید طبیعتاً تصمیمات جدیدی را به دنبال میآورد. […]
رئیسجمهور ایالات متحده، جیمی کارتر، با پذیرش شاه مخلوع ایران، محمدرضا پهلوی، موافقت کرد. […] برنامۀ انتقال فوری شاه و شهبانو به آمریکا بهسرعت در روز بعد اجرا شد و پرواز حامل آنها در روز 30 مهرماه 1358 در خاک آمریکا به زمین نشست.
[1] نهاوندی. محمدرضا پهلوی؛ آخرین شاهنشاه. ص 783.
[2] شهر مراکش، چهارمین شهر بزرگ کشور مراکش است.
[3] سیک. همه چیز فرو میریزد. ص 249. دیوید راکفلر در خاطراتش بیان میکند که پناه ندادن به متحدان آمریکا، برخلاف سنت آمریکایی است. هنری کیسینجر هم گفته بود که این رفتار یک «ننگ ملی» است! (Rockefeller. Memoirs. p. 365.)
[4] Rockefeller. Memoirs. p. 365.
[5] Rockefeller. Memoirs. pp. 366-367.
[6] Project Alpha
[7] Bird. The Chairman: John J. McCloy… p. 644.
[8] Bird. The Chairman: John J. McCloy… p. 645.
[9] Cuernavaca
نظرات