ارانی ، پدر معنوی حزب توده
تقی ارانی، فرزند ابوالفتح ارانی و فاطمه آقازاده، به سال 1282 ش در تبریز به دنیا آمد. در کودکی بهعلت مأموریت پدر که کارمند وزارت دارایی بود به تهران مهاجرت کرد. در 1300 تحصیلات متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند. پس از یکسال برای ادامه تحصیل در رشته شیمی به آلمان سفر کرد. او تحت تأثیر عقاید سوسیالیستی در لایپزیک روزنامه پیکار را منتشر ساخت.
ارانی در دورۀ تحصیل مسئولیت اتحادیۀ دانشجویان ایرانی را در برلین به عهده داشت. در پاییز 1304 با همکاری مرتضی علوی و احمد اسدی که بعدها نام خانوادگی داراب را بر خود نهاد فرقۀ جمهوری انقلابی ایران را در برلین تشکیل داد. وی در توضیح مرام این جمعیت میگوید که این جمعیت سری به عنوان یک فرقه تشکیل شد و مرام آن حفظ دمکراسی و تا حدی حزب ملی مختلط از اشخاص کاملا متفاوت بود. ارانی مدتی هم در بخش خاورشناسی دانشگاه برلین به تدریس زبان فارسی پرداخت. او در 28 آذر 1307 در دانشگاه برلین از رسالۀ دکتری خود با عنوان کاهش تاثیرات اسید سابفوسفریک بر تشکیل ارگانیک دفاع کرد. ارانی به زبانهای آلمانی، فرانسه، انگلیسی و عربی آشنا بود. و در فلسفه، جامعهشناسی و ادبیات مطالعات گستردهای داشت و شعر هم میسرود. او بیشتر مقالات خود را در نشریات ایرانشهر و فرنگستان چاپ میکرد.
ارانی در 1308 به ایران بازگشت و در کنار کار اداری به تدریس فیزیک، شیمی و زبان آلمانی در مدارس ایرانشهر، ثروت، معرفت و دارالمعلمین پرداخت. وی در بهمن 1312 با همکاری ایرج اسکندری و بزرگ علوی نخستین شماره مجله دنیا را به چاپ رساند. ارانی هدف از انتشار مجله را آشنا کردن خوانندگان با مبانی علمی تمدن جدید میدانست. وی در سالهایی که به تدریس مشغول بود رابطه نزدیکی با دانشآموزان و دانشجویان برقرار کرد و جلساتی در منزل خود تشکیل میداد و آنها را به مطالعه و تفکر در دیگر حوزههای دانش بشری، به ویژه فلسفه و علوم اجتماعی تشویق مینمود. اکثر آنها از بنیانگذاران و رهبران حزب توده ایران شدند که برای همیشه ارانی را به عنوان رهبر معنوی خود پذیرفتند.
ارانی در 16 اردیبهشت 1316 به اتهام سیاسی همراه 52 نفر از یاران و همفکران خود دستگیر شد که به گروه 53 نفر مشهور شدهاند. وی در متن دفاع تاریخی خود در دادگاه گفت:
قبلا اهمیت تاریخی این محکمه را تذکر میدهم برای اولین بار است که یکدسته پنجاه و چند نفری از منورالفکر و کارگر با سواد ایران، یعنی افرادی که با چراغ در این محیط تاریک باید جستجو شوند، در محکمه جنائی، یعنی محلی که دزدان مسلح و قطاعالطریق و قاتلها در این جا محاکمه میشوند، بعنوان داشتن یک عقیده اجتماعی به پیشگاه قوه قضائی دعوت شدهاند... در قرون وسطی محاکمه بین ارباب و رعیت و جنگ تن به تن بود که در آن خان سواره و با سلاح و رعیت پیاده و بدون سلاح در مقابل هم قرار میگرفتند. در دورۀ تجدد (رنسانس) پیشوایان سعادت بشر مانند جیوردانو برونو، و غیره بهسوختن در آتش و زبان بریدگی محکوم شدند. گالیله اگر زانو به زمین نمیزد و با انگشت پا دنیائی را به ریش پاپ نمیخنداند نیز در آتش میسوخت.
آیا قوانین جبار امروز و شهربانیهای طبقات ممتاز با آن قوانین و تعصبات ادوار قبل تفاوت دارند؟ نه، دنیا به آخر نرسیده و تاریخ هم نه ایستاده است و همان افتضاحات است که به دست قوای قضائی طبقات ممتاز تکرار میشود تا آنکه دوره وضع قوانین مطابق عدالت واقعی و نفع تودۀ بشر برسد هر قدر که این محکمه و لباسهای رنگارنگ شما بهنظرتان مقدس میآید، قانون اعدام سقراط و تعصبات مذهبی کاتولیک هم بهنظرشان مقدس بود. رأی دادگاه عالی جنائی در بارۀ پنجاه و سه نفر اعلام شد و تقی ارانی برای عضویت در فرقۀ اشتراکی در ایران به ده سال حبس مجرد محکوم گردید.
سرانجام در 14 بهمن 1318، در 38 سالگی، در زندان درگذشت و در ابنباویه تهران به خاک سپرده شد. مسئولان زندان علت مرگ او را بیماری تیفوس که در زندان شیوع یافته بود اعلام کردند. ولی دوستان ارانی معتقد بودند که او را در زندان کشتهاند و علائم مسمومیت در بدن او وجود داشته است.
خبرگزاری فارس