01 آبان 1400

نخست‌وزیری که از شش‌سالگی شاغل شد احمد متین‌دفتری که بود؟

احمد متین‌دفتری؛ از لشکرنویسی تا سناتوری


معصومه آقاجانپور

احمد متین‌دفتری؛ از لشکرنویسی تا سناتوری

احمد متین‌دفتری یکی از پرکارترین نخبگان سیاسی در دوران پهلوی اول و دوم بود که در وهله اول حقوقدان بود تا سیاستمدار. ورود وی به سیاست موجبات خطرات و زندان را برای وی فراهم نمود. ارباب‌زاده بودن امتیاز مهمی برای وی بود که بر خلاف عرف رایج حتی در دوران قاجار، توانست در شش‌سالگی مسئولیت دفتری از سوی مظفرالدین‌شاه دریافت کند و ملقب به «اعتضاد خاقان» شود، اما گویا فراز و نشیب سیاست تا به جایی رسید که پس از انقلاب اسلامی ایران اموال متین‌دفتری‌ها به نفع بیت‌المال مصادره شد.

از تولد تا تحصیل

احمد متین‌دفتری، فرزند محمود دفتری، بهمن 1275ش در تهران متولد شد. میرزا محسن آشتیانی، جد ششم او، یکی از مالکین بزرگ در زمان نادرشاه و کریمخان زند بود و تقریبا یک نوع حکومت مستقل داشت.1 مادر متین‌دفتری از خانواده بهزادی‌های مازندران بود و پدر و مادرش از مالکین آن منطقه و از حسن شهرت برخوردار بودند. او تحصیلات ابتدایی خود را در پنج‌سالگی از مکتب‌خانه جدش میرزا حسین‌خان وزیر دفتر شروع کرد، آموزش زبان عربی، شرعیات، جغرافیا، ادبیات فارسی و حُسن خط را نزد معلمین خصوصی فراگرفت.2 دو سال بعد از مشروطه دوره ابتدایی را به اتمام رسانید.3 سپس دوره تحصیل هشت‌ساله در مدرسه آلمانی را در سال ١295ش به اتمام رساند.4 سپس وارد مدرسه علوم سیاسی شد. تحصیلات خود را در سال 1298 به پایان رساند و وارد مدرسه عالی حقوق شد. دفتری در سال 1300 از این مدرسه فارغ‌التحصیل شد.5 او در سال ١٣٠٨ برای ادامه تحصیل در رشته حقوق رهسپار اروپا شد و در دانشگاه لوزان شهر برن به تحصیل پرداخت. در ١٣١١ خورشیدی از آن دانشگاه دکترای حقوق گرفت. موضوع رساله دکترای او الغای کاپیتولاسیون در ایران بود.6

فعالیت‌های سیاسی ـ حزبی

احمد متین‌دفتری فعالیت سیاسی خود را از عضویت در حزب رادیکال آغاز کرد. علی‌اکبر داور در سال ١٣٠٠ش قبل از ورود به وزارت عدلیه حزبی به نام حزب رادیکال به‌وجود آورد و خودش رهبری حزب را به عهده گرفت.7 علت انتخاب کلمه «رادیکال» این بود که مؤسسین حزب مقصود اصلی خود را اصلاح کلیه امور و شئون کشور از بن و ریشه می‌دانستند.8 از احزاب دیگری که متین‌دفتری تا حدی در آن فعالیت داشته است حزب اتحاد بود. حزب اتحاد در شهریور 1326 از ائتلاف حزب مردم، حزب وحدت ایران و حزب فرزندان ایران تشکیل شد.9 همچنین احمد متین‌دفتری عضو مؤسس جمعیت اتفاق ملی بود که هدف از تأسیس جمعیت مزبور بهبود اوضاع اقتصادی و اصلاح امور اداری کشور و شروع هر چه زودتر انتخابات مجلس شورای ملی اعلام شده بود.10

یکی از مهم‌ترین سازمان‌های فرهنگی متمرکز در دوره رضاشاه که توسط متین‌دفتری بنیان‌گذاری شد سازمان پرورش افکار بود. اساسنامه این سازمان در جلسه ٢٢ دی ١٣١٧ به تصویب هیئت وزیران رسید. روزنامه‌های وابسته به دربار با استقبال از این امر، تشکیل این سازمان را آغاز نهضتی جدید در کشور قلمداد کردند.11

از لشکرنویسی تا نخست‌وزیری

احمد متین‌دفتری اولین شغل خود را در شش‌سالگی بر عهده گرفت؛ به طوری که از طرف مظفرالدین‌شاه ملقب به اعتضاد خاقان شد و شغل لشکرنویسی فوج‌های دماوند و فیروزکوه و پیاده سیستان به او واگذار شد.12 در 1298ش استخدام وزارت امور خارجه شد و در این زمان ملقب به متین‌الدوله گردید.13 در 1301 مصدق به عنوان حاکم آذربایجان متین‌دفتری را که درواقع نوه برادرش بود و البته بعدها با دخترش هم ازدواج کرد به عنوان نماینده خود در تهران تعیین کرد.14 در 1305ش زمانی که داور وزیر عدلیه بود قاضی دادگاه استیناف تهران شد.15 در 1310ش از طرف داور به سمت معاون اداری وزارت دادگستری رسید.16

متین‌دفتری در مهرماه 1315 در کابینه محمود جم به وزارت دادگستری رسید. او در اولین خدمت خود به رضاشاه در مقام وزیر، توانست منع قانونی ازدواج ولیعهد با فوزیه را رفع نماید. در همین راستا توانست ماده 37 قانون اساسی ایران را تغییر دهد. این ماده تأکید داشت: «مادر ولیعهد باید ایرانی‌الاصل» باشد. احمد متین‌دفتری بعد از مشورت با قضات دیوان عالی کشور، و با تقدیم ماده واحده‌ای به مجلس، که حق تغییر قانون اساسی را به مجلس شورای ملی می‌داد، این مانع را از میان برداشت.17 همچنین از اتفاقات مهم دوره وزارت او دستگیری گروه 53 نفر بود. متین‌دفتری در اقدامی اجازه نداد پرونده آنها به دیوان حرب ارجاع شود؛ چون اگر به دادگاه نظامی ارجاع می‌شد یعنی جاسوسی و همه آنها به اعدام محکوم می‌شدند. بنابراین پرونده به دادگستری رفت و حداکثر مجازات آنها ده سال بود.18

طی این سال‌ها او موفق شد رابطه خوبی با رضاشاه برقرار کند. رضاشاه هم، که از پیروزی‌های نظامی هیتلر در آغاز جنگ جهانی دوم به وجد آمده بود، درصدد بود با انتخاب یک نخست‌وزیر طرفدار آلمانی راه دوستی و اتحاد با آلمان را هموارتر ساخت. او عملا با انتخاب احمد متین‌دفتری که به ژرمانوفیلی (طرفدار آلمان‌ها) شهرت داشت، خود را طرفدار آلمان نشان داد.19 بنابراین در 3 آبان ١٣١٨، محمود جم از مقام نخست‌وزیری برکنار و احمد متین‌دفتری، وزیر دادگستری، به نخست‌وزیری منصوب شد. اما دوران همکاری آلمان با ایران کوتاه بود و پس از هفت ماه در پی اخطار جدی انگلیس و روسیه به رضاشاه، متین‌دفتری برکنار گردید.20 باقر عاقلی، که از محارم متین‌دفتری بود و خاطرات او را به رشته تحریر درآورده است، صحنه آخرین ملاقات رضاشاه را با متین‌دفتری چنین توصیف می‌کند: «ساعت 9 شب 4 تیرماه 1319 شاه به طور ناگهانی از خوابگاه خود خارج شد؛ افسر کشیک گارد را احضار و دستور داد نخست‌وزیر را احضار کند. نیم ساعت بعد متین‌دفتری در مقابل شاه ظاهر شد. ناگهان رضاشاه عصای خود را محکم به کتف متین‌دفتری کوبید و ضمن نثار فحش و ناسزا گفت: پدرسوخته هی بگو خاطر مبارک آسوده باشد. شاه فریاد کشید: مختار را احضار کنید. شاه خطاب به مختار گفت: این پدرسوخته را ببر زندان و دیگر نخست‌وزیر نیست».21 متین‌دفتری به زندان افتاد و بعد از دو سال اسارت به اتفاق بیست نفر از دیگر اسرا تحویل ارتش سرخ داده شد. متین‌دفتری حدود دو ماه در اردوگاه شوروی‌ها بود، سپس به بازداشتگاه انگلیسی‌ها در اراک بازگردانده شد. سرانجام در اردیبهشت ١٣٢٣ آزاد شد. او بعد از آزادی در دانشکده حقوق به تدریس رشته حقوق بین الملل و حقوق مدنی پرداخت.22

نمایندگی مجلس پانزدهم

احمد متین‌دفتری دو سال پس از آزادی از زندان نمایندگی مردم مشکین‌شهر در مجلس پانزدهم را به‌دست آورد. او از مخالفان اصلاح قانون اساسی توسط محمدرضا پهلوی بود و آن را عاملی در جهت افزایش قدرت شاه می‌دانست. اگرچه بر اثر فشارها مجلس مؤسسان تشکیل شد، اما او عضویت در آن جلسه را هم نپذیرفت. متین‌دفتری در اولین دوره مجلس سنا به عنوان نماینده تهران انتخاب شد و در دوره‌های بعد (بعد از کودتای 28 مرداد) یعنی دوره‌های دوم تا پنجم به عنوان سناتور انتصابی به مجلس سنا رفت.23

در زمان نخست‌وزیری مصدق در کنار پدرزن ایستاد و به دولت او خدمت کرد. پس از تصویب قانون اجرای ملی شدن نفت در اردیبهشت ١٣٣٠، طبق همان قانون، هیئتی به نام هیئت مختلط از اعضای منتخب مجلسین تشکیل شد تا کلیه مراحل مربوط به خلع ید از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران و نیز شرکت ملی ایران را به عهده بگیرد. احمد متین‌دفتری در این هیئت نقش فعالی ایفا نمود.24

متین‌دفتری دبیر کل جمعیت و اداره‌کننده جمعیت طرفدار جامعه ملل تشکیل‌شده در 1314ش بود.25 او همچنین وقتی شریف‌امامی در 1344ش به تشکیل «جمعیت ایرانی طرفدار حکومت متحده جهانی» دست زد به عضویت کمیسیون مرکزی جمعیت روی آورد. غرض طرفداران حکومت جهانی این بود که از جنگ هسته‌ای جلوگیری شود و سازمان ملل متحد با دولت متخلف برخورد کند.26

احمد متین‌دفتری در کنار مشاغل سیاسی خود، از بدو تأسیس دانشگاه تهران تا تیر 1350 که در 75 سالگی درگذشت، به کار تدریس نیز اشتغال داشت. وی به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسه و عربی مسلط بود. چندین کتاب حقوقی تألیف کرد که در دانشکده حقوق تدریس می‌شد.27

مرگ متین‌دفتری

احمد متین‌دفتری از سال 1348ش به ناراحتی قلبی و خونی مبتلا بود. وی آخرین‌بار در روز ٢٩ خرداد ١٣٥٠ در مجلس سنا حضور یافت و نسبت به وضعیت اتوبوسرانی، ترافیک تهران و مشکلات رفت‌وآمد مردم و قصور شهرداری در انجام خدمات رفاهی، انتقادات بسیار کرد. پیشنهاد متین‌دفتری مورد تصویب قرار گرفت، ولی او دیگر فرصت نیافت که در کمیسیون مخصوص مجلس سنا حضور یابد. سرانجام متین‌دفتری در 3 تیرماه ١٣٥٠ در 75 سالگی در تهران درگذشت.28 جنازه متین‌دفتری از خانه او تا مقابل درب انجمن روابط فرهنگی ایران و فرانسه تشیع و در باغچه علیخان حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.29

1. باقر عاقلی، خاطرات یک نخست‌وزیر، تهران، علمی، 1371، صص 13-22.

2. باقر عاقلی، شرح رجال سیاسی نظامی ایران، تهران، نشر گفتار، 1380، ص 1348.

3. ابراهیم صفائی، احمد متین‌دفتری، تهران، قطره، 1383، ص ١٠.

4. سعید قانعی، ملکه فوزیه در دربار پهلوی، تهران، افراسیاب، 1377، ص ١٦٤.

5. باقر عاقلی، خاطرات یک نخست‌وزیر، همان، ص ٢٨.

6. (رجال عصر پهلوی) منوچهر اقبال، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص ٤٢٣.

7. علیرضا اوسطی، ایران در سه قرن گذشته، ج 2، تهران، پاکتاب، چ دوم، 1381، ص ٦٠٨.

8. باقر عاقلی، داور و عدلیه، تهران، علمی، ١٣٦٩، ص ٣٣.

9. تفرشی و دیگران، گزارش‌های محرمانه شهربانی، تهران، شقایق، ١٣٧١، ص ٤١١.

10. (رجال عصر پهلوی) علی امینی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص ٧٦.

11. حسین مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج 6، تهران، ناشر، ١362، ص ٤١٣.

12. مهدی بامداد، تاریخ رجال ایران، ج 6، تهران، زوار، ١٣٧٠، ص ٣٢.

13. منوچهر اقبال، همان، ص ٤٢٣.

14. ناصر نجفی، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضاشاهی، تهران، انیشتین، 1373، ص 322.

15. منوچهر اقبال، همان.

16. باقر عاقلی، داور و عدلیه، همان، ص ١٩٥.

17. مسعود بهنود، دولت‌های ایران از سیدضیاء تا بختیار، تهران، جاویدان، 1366، ص 143.

18. حمید احمدی، خاطرات بزرگ علوی، بی‌جا، دنیای کتاب، ١٣٧7، ص ١٥٧.

19. محمد ترکمان، اسناد نقض بی‌طرفی ایران در شهریور 1320، تهران، کویر، 1370، ص 8.

20. اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضاشاه، ج 4، تهران، نشر گلفام، 1370، ص 7.

21. باقر عاقلی، خاطرات یک نخست‌وزیر، همان، ص 467.

22. ابراهیم صفائی، نخست‌وزیران، ج 1، تهران، علمی، 1373، ص 77.

23. زهرا شجیعی، نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، ج 3، تهران، سخن، 1383، ص 88.

24. غلامرضا نجاتی، خاطرات مهندس بازرگان (شصت سال خدمت و مقاومت)، ج 1، تهران، رسا، 1370، ص ٢٧٢.

25. احمد متین دفتری، «سفرها و اندیشه‌هایی در سال بین‌المللی آموزش»، سالنامه دنیا، ش 27 (1350)، ص 19.

26. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1374، ص 405.

27. عاقلی، نخست‌وزیران ایران، ص 471.

28. طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ج 1، تهران، علم، 1376، ص ٢٤٠.

29. باقر عاقلی، شرح حال رجال ایران، ج 3، ص ١٣٥٦.