
08 شهریور 1384
کنگره ملل شرق در باکو
روز هشتم شهریور 1299 به ابتکار حزب کمونیست روسیه بلشویکی اولین کنگره بزرگ رهبران حزب کمونیست کشورهای آسیائی و آفریقائی تحت عنوان «کنگره ملل ستمدیده مشرق زمین» در شهر باکو در ساحل دریای خزر برگزار شد. هدف از این اجلاس که بیش ازیکهزار نماینده کمونیست در آن شرکت داشتند ایجاد هماهنگی میان احزاب کمونیست کشورهای آسیائی و آفریقائی با یکدیگر و همسو ساختن حرکت آنها با حزب کمونیست روسیه بود. در این کنگره، لنین رهبر شوروی، ضمن حمله به نظامهای سرمایهداری، از عموم ملل مشرق زمین دعوت کرد تا با این گونه نظامها به مقابله برخیزند و مسئولیت عمده در سازمان دادن و هدایت این مقابله را متوجه احزاب کمونیست نمود. لنین، رشته جنگهای خونین علیه بلشویکها در روسیه را به «مزدوران سرمایهداری» نسبت داد.
کنگره باکو در توجه دادن افکار عمومی جهان به جنگهای داخلی روسیه بسیار حائز اهمیت بود و موجی از جبههگیری احزاب کمونیست و گروههای چپ را در جهان علیه دولتهای غربی که به ادعای لنین هر یک به حمایت از یک شبکه در داخل روسیه در برابر دولت نوظهور روسیه برخاسته بودند، به وجود آورد. با این حال روسها در تشکل کمونیسم در صحنه بینالمللی توفیقی نیافتند. زیرا آنان در سالهای اولیه بعد از انقلاب اکتبر در موقعیتی نبودند که بتوانند به جنبشهای ناسیونالیستی کشورهای زیر سلطه کمک کنند و آنها را در خدمت اهداف خود درآوردند .
روسیه ویران شده بود و نیاز به ترمیم داشت و در تمام طول دهه 1920 ضعف شدید اقتصادی بر کشور حاکم بود. بعد از مرگ لنین و تبعید «تروتسکی» هم باز شوروی کار خاصی که نشان دهد مسکو اهمیت زیادی برای تلاشهای ضد استعماری قائل است انجام نداد. زیرا با تمامی ادعاهائی که درباره کمونیسم جهانی ابراز میشد، توجه استالین منحصراً به آینده کمونیسم در داخل شوروی معطوف بود.
از جمله اهداف عمده کنگره باکو بررسی راههای بوجود آوردن تشکیلات کمونیستی در کشورهای ایران، ترکیه، عراق، سوریه و افغانستان و سپس صدور دستاوردهای ایدئولوژیکی انقلاب بلشویکی به این کشورها بود. افرادی که به عنوان «هیأت نمایندگی کمونیستهای ایران» در این کنفرانس شرکت کرده بودند، در حقیقت تربیتشدگان «حزب عدالت» بودند، حزبی که پس از انقلاب اکتبر توسط بلشویکهای روسی برای جذب ایرانیان منطقه قفقاز و کشاندن آنان به داخل منظومه کمونیسم تشکیل گردیده بود. حیدر خان عمواوغلی عامل قتل بسیاری از چهرههای آزادیخواه نهضت مشروطه نظیر آیتالله بهبهانی و ستارخان، رهبری هیأت 193 نفره کمونیستهای ایرانی را بر عهده داشت. پس از پایان کار کنفرانس باکو نمایندگان احزاب کمونیست کشورهای آسیائی با پول و اسلحه و اوراق تبلیغاتی و دستورات حزبی به کشورهای خود بازگشتند.
در ایران نیز فعالیت سیاسی حزب کمونیست بابازگشت هیأت کمونیستهای ایران از باکو، شکل سازمان یافتهتری به خود گرفت. اوضاع داخلی ایران در آن زمان به شدت آشفته و درهم ریخته بود. احمد شاه آخرین پادشاه بیکفایت قاجاری در تهران حکومت میکرد. مجلس قانونگذاری ایران که دوره فترت 7 ماهه میان دو مجلس سوم و چهارم را میگذارند، عملاً وجود نداشت. انگلیسیها در ایران حضور نظامی داشته و یکهتاز میدان بودند. مستشاران آنان بیشترین نقش را در اداره سیاستهای کابینه وابسته وثوق الدوله بر عهده داشتند و فقر و بدبختی و گرانی و بیکاری و تورم دامنگیر ایران شده بود.
از نخستین مأموریتهای موفق کمونیستهای ایرانی جلوگیری از توسعه فعالیتهای آزادیخواهانه میرزا کوچک خان بود. میرزا کوچک خان در نتیجه جنایتهائی که از سوی اطرافیانش نسبت به وی اعمال شد، متوجه توطئه کمونیستها علیه خود گردید و به ناچار به جنگهای گیلان و کوهستانهای اطراف فومن گریخت و در آنجا بر اثر سرما و بوران شدید از یکسو و فشار سربازان اعزامی رضاخان که به تازگی در تهران کودتا کرده بود جان سپرد.
«حزب کمونیست ایران» با اندیشههای نریمان نریمانف صدر شورای جمهوری قفقاز به وجود آمد و واضح بود که عملکرد آن از نظر مبانی و تکیهگاههای الحادی، موافق حرکت کوچکخان نبود.
حزب کمونیست با کودتای رضاخان مخفی گردید. رضاخان که خود در تشکیلات نظامی روسها موسوم به «قزاق» تربیت و آموزش دیده بود، پس از کودتا با حمایت قوای نظامی انگلیسی که در ایران حضور نظامی داشتند، به سرکوب حرکتهای چپگرایانه در داخل کشور پرداخت. تا سال 1310 تعداد قابل توجهی از اعضای حزب کمونیست توسط حکومت رضا خان بازداشت شدند و پس از تصویب قانون ممنوعیت مرام اشتراکی در ایران محاکمه و به زندان محکوم شدند.
کنگره باکو در توجه دادن افکار عمومی جهان به جنگهای داخلی روسیه بسیار حائز اهمیت بود و موجی از جبههگیری احزاب کمونیست و گروههای چپ را در جهان علیه دولتهای غربی که به ادعای لنین هر یک به حمایت از یک شبکه در داخل روسیه در برابر دولت نوظهور روسیه برخاسته بودند، به وجود آورد. با این حال روسها در تشکل کمونیسم در صحنه بینالمللی توفیقی نیافتند. زیرا آنان در سالهای اولیه بعد از انقلاب اکتبر در موقعیتی نبودند که بتوانند به جنبشهای ناسیونالیستی کشورهای زیر سلطه کمک کنند و آنها را در خدمت اهداف خود درآوردند .
روسیه ویران شده بود و نیاز به ترمیم داشت و در تمام طول دهه 1920 ضعف شدید اقتصادی بر کشور حاکم بود. بعد از مرگ لنین و تبعید «تروتسکی» هم باز شوروی کار خاصی که نشان دهد مسکو اهمیت زیادی برای تلاشهای ضد استعماری قائل است انجام نداد. زیرا با تمامی ادعاهائی که درباره کمونیسم جهانی ابراز میشد، توجه استالین منحصراً به آینده کمونیسم در داخل شوروی معطوف بود.
از جمله اهداف عمده کنگره باکو بررسی راههای بوجود آوردن تشکیلات کمونیستی در کشورهای ایران، ترکیه، عراق، سوریه و افغانستان و سپس صدور دستاوردهای ایدئولوژیکی انقلاب بلشویکی به این کشورها بود. افرادی که به عنوان «هیأت نمایندگی کمونیستهای ایران» در این کنفرانس شرکت کرده بودند، در حقیقت تربیتشدگان «حزب عدالت» بودند، حزبی که پس از انقلاب اکتبر توسط بلشویکهای روسی برای جذب ایرانیان منطقه قفقاز و کشاندن آنان به داخل منظومه کمونیسم تشکیل گردیده بود. حیدر خان عمواوغلی عامل قتل بسیاری از چهرههای آزادیخواه نهضت مشروطه نظیر آیتالله بهبهانی و ستارخان، رهبری هیأت 193 نفره کمونیستهای ایرانی را بر عهده داشت. پس از پایان کار کنفرانس باکو نمایندگان احزاب کمونیست کشورهای آسیائی با پول و اسلحه و اوراق تبلیغاتی و دستورات حزبی به کشورهای خود بازگشتند.
در ایران نیز فعالیت سیاسی حزب کمونیست بابازگشت هیأت کمونیستهای ایران از باکو، شکل سازمان یافتهتری به خود گرفت. اوضاع داخلی ایران در آن زمان به شدت آشفته و درهم ریخته بود. احمد شاه آخرین پادشاه بیکفایت قاجاری در تهران حکومت میکرد. مجلس قانونگذاری ایران که دوره فترت 7 ماهه میان دو مجلس سوم و چهارم را میگذارند، عملاً وجود نداشت. انگلیسیها در ایران حضور نظامی داشته و یکهتاز میدان بودند. مستشاران آنان بیشترین نقش را در اداره سیاستهای کابینه وابسته وثوق الدوله بر عهده داشتند و فقر و بدبختی و گرانی و بیکاری و تورم دامنگیر ایران شده بود.
از نخستین مأموریتهای موفق کمونیستهای ایرانی جلوگیری از توسعه فعالیتهای آزادیخواهانه میرزا کوچک خان بود. میرزا کوچک خان در نتیجه جنایتهائی که از سوی اطرافیانش نسبت به وی اعمال شد، متوجه توطئه کمونیستها علیه خود گردید و به ناچار به جنگهای گیلان و کوهستانهای اطراف فومن گریخت و در آنجا بر اثر سرما و بوران شدید از یکسو و فشار سربازان اعزامی رضاخان که به تازگی در تهران کودتا کرده بود جان سپرد.
«حزب کمونیست ایران» با اندیشههای نریمان نریمانف صدر شورای جمهوری قفقاز به وجود آمد و واضح بود که عملکرد آن از نظر مبانی و تکیهگاههای الحادی، موافق حرکت کوچکخان نبود.
حزب کمونیست با کودتای رضاخان مخفی گردید. رضاخان که خود در تشکیلات نظامی روسها موسوم به «قزاق» تربیت و آموزش دیده بود، پس از کودتا با حمایت قوای نظامی انگلیسی که در ایران حضور نظامی داشتند، به سرکوب حرکتهای چپگرایانه در داخل کشور پرداخت. تا سال 1310 تعداد قابل توجهی از اعضای حزب کمونیست توسط حکومت رضا خان بازداشت شدند و پس از تصویب قانون ممنوعیت مرام اشتراکی در ایران محاکمه و به زندان محکوم شدند.