19 فروردین 1385
«منوچهر آزمون»
منوچهر آزمون، نوة دختری شیخ فضلالله نوری و خواهرزادة آقا شیخ بهاءالدین نوری و پدرش، ابوالقاسم، انباردار وزارت دارایی بود. آزمون، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. پس از گرفتن دیپلم، در 1330 ش، در زمان صدارت مصدق، برای ادامة تحصیل به آلمان غربی رفت و با استفاده از ارز دولتی، در دانشگاه توبین گن و کُلن، اقتصاد و علوم سیاسی خواند.
پس از چندی ارز دولتی وی قطع گردید و ناچار برای ادامة تحصیل در مسابقة استفاده از بورس تحصیلی آلمان شرقی شرکت کرد و پذیرفته شد. در 1333 ش، به لایپزیک رفت و در رشته اقتصاد سیاسی به تحصیل پرداخت و در 1337 ش، درجة دکتری گرفت. همچنین، دورهای تخصصی در علوم سیاسی را نیز به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات در آلمان شرقی، به توبینگن بازگشت و مدت یک سال به تحقیق در فلسفة مارکسیسم ـ لنینیسم و اصول اقتصاد سوسیالیستی اشتغال یافت. سپس دورههای آموزشی اطلاعات و مطبوعات را در مونیخ گذراند. در بعضی از منابع آمده است که وی دارای درجة دکتری حقوق سیاسی و علوم اجتماعی است اما خود در جایی نوشته که دکتر اقتصاد سیاسی است.
دبیر کل حزب تودة ایران، نورالدین کیانوری، گفته است ایرج اسکندری، آزمون را به آلمان شرقی فرستاد. وی همچنین میگوید پس از بازداشت و اعتراف حسین نوری، دانسته شد که آزمون مأمور سازمان امنیت آلمان غربی است و به همین دلیل از حزب توده اخراج شد.
آزمون هنگام تحصیل در آلمان غربی به عضویت حزب توده درآمد، ولی هنگام اقامت در آلمان شرقی تغییر عقیده داد و همکاری با ساواک را برگزید. درباره عضوت آزمون در ساواک اسناد متعدد دیگری نیز از این سازمان به دست آمده است. خود وی در سندی نوشته است که در 1957 م در آلمان غربی با درجه دکتری به سمت کارمند قراردادی به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت کشور پذیرفته گردید. در 1959 م، به امر ریاست وقت سازمان و به پیشنهاد ادارة کارگزینی، حکم وی از قراردادی به رسمی تبدیل شد و با رتبة 3 و حقوق ماهیانه 18000 ریال تا 61ـ 1960 م، در نمایندگی ساواک در آلمان غربی، انجام وظیفه کرده است. سپس در 1961 م، به تهران احضار شد، و در اداره کل هفتم، به ریاست بخش کمونیسم منصوب گشت.
آزمون در ایستگاه ساواک در آلمان غربی با نام مستعار «خوش نقش» فعالیت داشت. وی در دورههای آموزشی ویژه کارمندان ساواک، مواد کمونیزم بینالملل، اصول احزاب سیاسی و احزاب سیاسی ایران را تدریس میکرد. در نامهای که در 2 آذر 1336، از کلن به محمدرضا پهلوی نوشته به تودهای بودن خود اعتراف کرده است و گفته که فریب خورده و تقاضای عفو دارد. وی نامة خود را با این عبارت به پایان برده: «استدعا میکنم بذل توجه کرده و اجازه فرمایید تا تحت توجهات شما گام بردارم. چاکر و جاننثار، منوچهر آزمون» وی با این توبهنامه و سپس عضویت در سازمان دانشجویان ملی ایران توانست اعتماد رژیم را جلب کند.
آزمون دوبار ازدواج کرد. بار اول در آلمان با زنی مسیحی به نام کارین که حاصل آن یک دختر به نام کرنلیا یا مریم است. این ازدواج در 1339 ش، به متارکه انجامید. ازدواج دوم وی در 1340 ش، با شهناز مستوفی، فرزند علیاصغر، بوده است که از او صاحب دو دختر، به نامهای نوشین و آزاده، شد.
در کتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران، آزمون در زمرة فراماسونها آورده شده و گفته است که نام وی در سیاهة اعضای لژ شریف امامی آمده است. همچنین، در این منبع گفته شده که ارتقای شغلی آزمون پس از عضویت وی در فراماسونری بوده است.
هنگامی که آزمون در آلمان غربی به سر میبرد، با جهانگیر تفضلی آشنا شد و به توصیه او و با وساطت عزیزی،معاون هواپیمایی ملی ایران، به کشور بازگشت پس از چند مدت کار در نخستوزیری، با سمت مشاور نخستوزیر، در رادیو مشغول به کار شد. در بعضی از منابع آمده که وی در نخستوزیری برای ساواک کار میکرده است.
آزمون در مهر 1349، دوره ریاست رضا قطبی بر رادیو و تلویزیون ملی ایران، به معاونت سیاسی این سازمان انتخاب شد. در دورة معاونت خود، برای برنامههای تفسیر سیاسی تلویزیون، با نام مستعار «دکتر منوچهر قاطع»، مطلب مینوشت. وی در نوشتههایش مرتب دربارة پیشرفتهای صنعتی و کشاورزی کشور داد سخن میداد و به مخالفان حکومت حمله میبرد. از معروفترین تفسیرهای وی، «تفالههای استعمار، وصلههای ناجور» است که ظاهراً به علی امینی تاخته بوده است.
وی پس از مدتی، کار در رادیو و تلویزیون را کنار نهاد و در فروردین 1347 مدیر کل خبرگزاری پارس، و در بیستم شهریور همان سال، در دوره تصدی جواد منصور در وزارت اطلاعات و جهانگردی، معاون فنی این وزارتخانه شد. با این انتصاب آزمون از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردی انتقال یافت. در 4 خرداد 1350، هنگامی که حسن زاهدی وزیر کشور بود، آزمون به معاونت امور اجتماعی این وزارتخانه رسید؛ و در اول آذر 1350، نخستوزیر، امیر عباس هویدا، وی را به جای نصیر عصار، به سمت معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف به محمدرضا پهلوی معرفی کرد. آزمون در 1351 ش، امور حج را که پیش از این در سرپرستی وزارت کشور بود، به سازمان اوقاف انتقال داد.
وی مدتی مسؤولیت تبلیغات حزب ایران نوین را بر عهده داشت و در انتخابات هیئت اجرایی آن حزب که در 25 آذر 1352 برگزار گردید. به عنوان نفر اول هیئت برگزیده شد. در 16 اردیبهشت 1354، نیز به عضویت هیئت اجرایی «حزب رستاخیر ملت ایران» انتخاب گردید.
پس از چهار سال از ریاستش بر سازمان اوقاف، در خرداد 1354، برای شرکت در انتخابات دورة بیست و چهارم (آخرین دورة) مجلس شورای ملی مستعفی شد و جای خود را به محمدحسین احمدی سپرد و در مقام وکیل اول تهران به مجلس رفت. مجلس بیست و چهارم در 17 شهریور 1354 افتتاح گردید و آزمون در 13 آبان 1355، با ترمیم کابینه هویدا، عهدهدار وزارت کار و امور اجتماعی و جانشین امیرقاسم معینی شد.
در پی سقوط دولت هویدا و به نخستوزیری رسیدن جمشید آموزگار، آزمون در کابینه نماند و فرمان استانداری فارس را، به جای نصر اصفهانی که وزارت کشور به او داده شده بود، گرفت. در کابینة آخر شریف امامی نیز، که نام دولت آشتی ملی بر خود نهاد، در 5 شهریور 1357، سمت مشاور در امور اجرایی به او داده شد، ولی عملاً قائممقام نخستوزیری و مرد شمارة دو کابینه بود.
در پنجم آبان 1357، که سقوط دولت شریف امامی قطعی به نظر میرسید، آزمون از وزارت استعفا داد. و در 9 آبان 1357، خود حزب جدیدی به نام «اتحاد خلق ایران» تشکیل داد که چند روز بیشتر فعالیت نکرد و با بازداشت آزمون کارش پایان یافت. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم برای فریفتن مردم، مبادرت به دستگیری کسانی از مقامات پیشین کرد، و در نخستین روزی که دولت نظامی ازهاری بر سر کار آمد (سهشنبه 16 آبان 1357) آزمون بازداشت شد.
در روزنامه اطلاعات عکس وی در کنار عکسهای هویدا، داریوش همایون، منصور روحانی و نیکپی، مهرههای از کار افتادة رژیم، به چاپ رسید.
آنچه از فعالیتهای وی در دورة حکومت محمدرضا پهلوی در خود ذکر است آنکه مدت شش سال در دانشگاه پلیس، علوم سیاسی و اجتماعی تدریس میکرده است. جزواتی نیز به نام دنیای کمونیزم، جزوههای درسی اصول احزاب و تاریخچة احزاب ایران تهیه کرده است. از میان نوشتههای او تنها یک کتاب به نام «نوشتههای دیروز» به چاپ رسید که مجموعه مقالاتی است دربارة اصول انقلاب شاه و ملت و هم چنین مسائل مربوط به اقتصاد و سیاست روز جهان.
آزمون در حکومت پهلوی نشانهای همایون، تاجگذاری و اصلاحات ارضی نیز دریافت کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دادگاههای انقلاب، وی در بعداز ظهر یکشنبه، 19 فروردین 1358، در شعبه سوم دادگاه انقلاب محاکمه گردید. دادگاه پس از هشت ساعت دادرسی و دو ساعت نیم شور، چهار تن از وابستگان رژیم پهلوی، از جمله منوچهر آزمون را به اعدام محکوم کرد. همچنین به حکم این دادگاه، اموال وی مصادره شد.
در متن کیفر خواست دادستان انقلاب وی متهم گردیده بود به فساد در ارض؛ شرکت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات؛ قیام بر ضد استقلال کشور؛ دست داشتن در کشتار 17 شهریور 1357 و تصویب و تأیید حکومت نظامی و ترغیب ارتش به کودتا برای بازگرداندن محمدرضا پهلوی؛ شرکت فعال در تبلیغات مزورانه رژیم و دروغ پراکنی به نفع آن، از جمله شرکت در ادارة حزب غیر قانونی و غیر شرعی رستاخیر ملت ایران؛ حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی و گماشتن مأموران و جاسوسان سازمان امنیت در کاروان حجاج. آزمون در دادگاه خود را از اتهامات وارده مبرّا شمرد.
دربارة اتهام «شرکت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات» گفتنی است که در هنگام همهپرسی از مردم ایران در مورد واگذاری جزیرة بحرین، وی که در آن زمان معاون وزارت اطلاعات و جهانگردی بود، از انتشار سخنان مخالفان واگذاری، در مطبوعات و رادیو و تلویزیون جلوگیری کرد.
درباره اتهام «تأیید حکومت نظامی» نیز متن مذاکرات شورای امنیت ملی کشور که در روزهای پایانی حکومت پهلوی، در جریان بود، نشان میدهد که وی موافق حکومت نظامی بوده است. همچنین درباره سوء استفادة مالی آزمون نیز قرهباغی در خاطرات خود مینویسد که مقدم رییس وقت ساواک، در پاسخ به شعارهای آزمون مبنی بر مبارزه با مرتکبان فساد، گفته بود که اگر قرار بر چنین مبارزهای باشد، شما (آزمون) جزو اولین نفراتی خواهید بود که مجازات خواهند شد.
حکم اعدام منوچهر آزمون در سحرگاه 20 فروردین 1358، به اجرا درآمد.
به نقل از : فرهنگ ناموران معاصر ایران – دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- 1381
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
پس از چندی ارز دولتی وی قطع گردید و ناچار برای ادامة تحصیل در مسابقة استفاده از بورس تحصیلی آلمان شرقی شرکت کرد و پذیرفته شد. در 1333 ش، به لایپزیک رفت و در رشته اقتصاد سیاسی به تحصیل پرداخت و در 1337 ش، درجة دکتری گرفت. همچنین، دورهای تخصصی در علوم سیاسی را نیز به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات در آلمان شرقی، به توبینگن بازگشت و مدت یک سال به تحقیق در فلسفة مارکسیسم ـ لنینیسم و اصول اقتصاد سوسیالیستی اشتغال یافت. سپس دورههای آموزشی اطلاعات و مطبوعات را در مونیخ گذراند. در بعضی از منابع آمده است که وی دارای درجة دکتری حقوق سیاسی و علوم اجتماعی است اما خود در جایی نوشته که دکتر اقتصاد سیاسی است.
دبیر کل حزب تودة ایران، نورالدین کیانوری، گفته است ایرج اسکندری، آزمون را به آلمان شرقی فرستاد. وی همچنین میگوید پس از بازداشت و اعتراف حسین نوری، دانسته شد که آزمون مأمور سازمان امنیت آلمان غربی است و به همین دلیل از حزب توده اخراج شد.
آزمون هنگام تحصیل در آلمان غربی به عضویت حزب توده درآمد، ولی هنگام اقامت در آلمان شرقی تغییر عقیده داد و همکاری با ساواک را برگزید. درباره عضوت آزمون در ساواک اسناد متعدد دیگری نیز از این سازمان به دست آمده است. خود وی در سندی نوشته است که در 1957 م در آلمان غربی با درجه دکتری به سمت کارمند قراردادی به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت کشور پذیرفته گردید. در 1959 م، به امر ریاست وقت سازمان و به پیشنهاد ادارة کارگزینی، حکم وی از قراردادی به رسمی تبدیل شد و با رتبة 3 و حقوق ماهیانه 18000 ریال تا 61ـ 1960 م، در نمایندگی ساواک در آلمان غربی، انجام وظیفه کرده است. سپس در 1961 م، به تهران احضار شد، و در اداره کل هفتم، به ریاست بخش کمونیسم منصوب گشت.
آزمون در ایستگاه ساواک در آلمان غربی با نام مستعار «خوش نقش» فعالیت داشت. وی در دورههای آموزشی ویژه کارمندان ساواک، مواد کمونیزم بینالملل، اصول احزاب سیاسی و احزاب سیاسی ایران را تدریس میکرد. در نامهای که در 2 آذر 1336، از کلن به محمدرضا پهلوی نوشته به تودهای بودن خود اعتراف کرده است و گفته که فریب خورده و تقاضای عفو دارد. وی نامة خود را با این عبارت به پایان برده: «استدعا میکنم بذل توجه کرده و اجازه فرمایید تا تحت توجهات شما گام بردارم. چاکر و جاننثار، منوچهر آزمون» وی با این توبهنامه و سپس عضویت در سازمان دانشجویان ملی ایران توانست اعتماد رژیم را جلب کند.
آزمون دوبار ازدواج کرد. بار اول در آلمان با زنی مسیحی به نام کارین که حاصل آن یک دختر به نام کرنلیا یا مریم است. این ازدواج در 1339 ش، به متارکه انجامید. ازدواج دوم وی در 1340 ش، با شهناز مستوفی، فرزند علیاصغر، بوده است که از او صاحب دو دختر، به نامهای نوشین و آزاده، شد.
در کتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران، آزمون در زمرة فراماسونها آورده شده و گفته است که نام وی در سیاهة اعضای لژ شریف امامی آمده است. همچنین، در این منبع گفته شده که ارتقای شغلی آزمون پس از عضویت وی در فراماسونری بوده است.
هنگامی که آزمون در آلمان غربی به سر میبرد، با جهانگیر تفضلی آشنا شد و به توصیه او و با وساطت عزیزی،معاون هواپیمایی ملی ایران، به کشور بازگشت پس از چند مدت کار در نخستوزیری، با سمت مشاور نخستوزیر، در رادیو مشغول به کار شد. در بعضی از منابع آمده که وی در نخستوزیری برای ساواک کار میکرده است.
آزمون در مهر 1349، دوره ریاست رضا قطبی بر رادیو و تلویزیون ملی ایران، به معاونت سیاسی این سازمان انتخاب شد. در دورة معاونت خود، برای برنامههای تفسیر سیاسی تلویزیون، با نام مستعار «دکتر منوچهر قاطع»، مطلب مینوشت. وی در نوشتههایش مرتب دربارة پیشرفتهای صنعتی و کشاورزی کشور داد سخن میداد و به مخالفان حکومت حمله میبرد. از معروفترین تفسیرهای وی، «تفالههای استعمار، وصلههای ناجور» است که ظاهراً به علی امینی تاخته بوده است.
وی پس از مدتی، کار در رادیو و تلویزیون را کنار نهاد و در فروردین 1347 مدیر کل خبرگزاری پارس، و در بیستم شهریور همان سال، در دوره تصدی جواد منصور در وزارت اطلاعات و جهانگردی، معاون فنی این وزارتخانه شد. با این انتصاب آزمون از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردی انتقال یافت. در 4 خرداد 1350، هنگامی که حسن زاهدی وزیر کشور بود، آزمون به معاونت امور اجتماعی این وزارتخانه رسید؛ و در اول آذر 1350، نخستوزیر، امیر عباس هویدا، وی را به جای نصیر عصار، به سمت معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف به محمدرضا پهلوی معرفی کرد. آزمون در 1351 ش، امور حج را که پیش از این در سرپرستی وزارت کشور بود، به سازمان اوقاف انتقال داد.
وی مدتی مسؤولیت تبلیغات حزب ایران نوین را بر عهده داشت و در انتخابات هیئت اجرایی آن حزب که در 25 آذر 1352 برگزار گردید. به عنوان نفر اول هیئت برگزیده شد. در 16 اردیبهشت 1354، نیز به عضویت هیئت اجرایی «حزب رستاخیر ملت ایران» انتخاب گردید.
پس از چهار سال از ریاستش بر سازمان اوقاف، در خرداد 1354، برای شرکت در انتخابات دورة بیست و چهارم (آخرین دورة) مجلس شورای ملی مستعفی شد و جای خود را به محمدحسین احمدی سپرد و در مقام وکیل اول تهران به مجلس رفت. مجلس بیست و چهارم در 17 شهریور 1354 افتتاح گردید و آزمون در 13 آبان 1355، با ترمیم کابینه هویدا، عهدهدار وزارت کار و امور اجتماعی و جانشین امیرقاسم معینی شد.
در پی سقوط دولت هویدا و به نخستوزیری رسیدن جمشید آموزگار، آزمون در کابینه نماند و فرمان استانداری فارس را، به جای نصر اصفهانی که وزارت کشور به او داده شده بود، گرفت. در کابینة آخر شریف امامی نیز، که نام دولت آشتی ملی بر خود نهاد، در 5 شهریور 1357، سمت مشاور در امور اجرایی به او داده شد، ولی عملاً قائممقام نخستوزیری و مرد شمارة دو کابینه بود.
در پنجم آبان 1357، که سقوط دولت شریف امامی قطعی به نظر میرسید، آزمون از وزارت استعفا داد. و در 9 آبان 1357، خود حزب جدیدی به نام «اتحاد خلق ایران» تشکیل داد که چند روز بیشتر فعالیت نکرد و با بازداشت آزمون کارش پایان یافت. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم برای فریفتن مردم، مبادرت به دستگیری کسانی از مقامات پیشین کرد، و در نخستین روزی که دولت نظامی ازهاری بر سر کار آمد (سهشنبه 16 آبان 1357) آزمون بازداشت شد.
در روزنامه اطلاعات عکس وی در کنار عکسهای هویدا، داریوش همایون، منصور روحانی و نیکپی، مهرههای از کار افتادة رژیم، به چاپ رسید.
آنچه از فعالیتهای وی در دورة حکومت محمدرضا پهلوی در خود ذکر است آنکه مدت شش سال در دانشگاه پلیس، علوم سیاسی و اجتماعی تدریس میکرده است. جزواتی نیز به نام دنیای کمونیزم، جزوههای درسی اصول احزاب و تاریخچة احزاب ایران تهیه کرده است. از میان نوشتههای او تنها یک کتاب به نام «نوشتههای دیروز» به چاپ رسید که مجموعه مقالاتی است دربارة اصول انقلاب شاه و ملت و هم چنین مسائل مربوط به اقتصاد و سیاست روز جهان.
آزمون در حکومت پهلوی نشانهای همایون، تاجگذاری و اصلاحات ارضی نیز دریافت کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دادگاههای انقلاب، وی در بعداز ظهر یکشنبه، 19 فروردین 1358، در شعبه سوم دادگاه انقلاب محاکمه گردید. دادگاه پس از هشت ساعت دادرسی و دو ساعت نیم شور، چهار تن از وابستگان رژیم پهلوی، از جمله منوچهر آزمون را به اعدام محکوم کرد. همچنین به حکم این دادگاه، اموال وی مصادره شد.
در متن کیفر خواست دادستان انقلاب وی متهم گردیده بود به فساد در ارض؛ شرکت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات؛ قیام بر ضد استقلال کشور؛ دست داشتن در کشتار 17 شهریور 1357 و تصویب و تأیید حکومت نظامی و ترغیب ارتش به کودتا برای بازگرداندن محمدرضا پهلوی؛ شرکت فعال در تبلیغات مزورانه رژیم و دروغ پراکنی به نفع آن، از جمله شرکت در ادارة حزب غیر قانونی و غیر شرعی رستاخیر ملت ایران؛ حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی و گماشتن مأموران و جاسوسان سازمان امنیت در کاروان حجاج. آزمون در دادگاه خود را از اتهامات وارده مبرّا شمرد.
دربارة اتهام «شرکت فعال در سانسور اخبار و اطلاعات» گفتنی است که در هنگام همهپرسی از مردم ایران در مورد واگذاری جزیرة بحرین، وی که در آن زمان معاون وزارت اطلاعات و جهانگردی بود، از انتشار سخنان مخالفان واگذاری، در مطبوعات و رادیو و تلویزیون جلوگیری کرد.
درباره اتهام «تأیید حکومت نظامی» نیز متن مذاکرات شورای امنیت ملی کشور که در روزهای پایانی حکومت پهلوی، در جریان بود، نشان میدهد که وی موافق حکومت نظامی بوده است. همچنین درباره سوء استفادة مالی آزمون نیز قرهباغی در خاطرات خود مینویسد که مقدم رییس وقت ساواک، در پاسخ به شعارهای آزمون مبنی بر مبارزه با مرتکبان فساد، گفته بود که اگر قرار بر چنین مبارزهای باشد، شما (آزمون) جزو اولین نفراتی خواهید بود که مجازات خواهند شد.
حکم اعدام منوچهر آزمون در سحرگاه 20 فروردین 1358، به اجرا درآمد.
به نقل از : فرهنگ ناموران معاصر ایران – دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- 1381
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی