02 مرداد 1404

مسئول علمای مهاجر در سال 1342


مسئول علمای مهاجر در سال 1342

با فوت مرحوم آیت‌الله بروجردی این تصور برای سلطنت پهلوی و حامیانش پیش آمد که یکی از عمده‌ترین موانع اجرای برنامه‌های به اصطلاح اصلاح طلبانه در مسیر استحاله فرهنگی، سیاسی به عنوان مقدمه استیلای بر ایران زمین برطرف شده است. غافل از آن‌که حوادث سال‌های بعد با هدایت و کنشگری روحانیون انقلابی خلاف آن را نشان داد؛ به گونه‌ای که با شروع اصلاحات دستوری محمدرضا پهلوی در سال 1341.ش اولین فریادهای مخالفت از حنجره مرجعیت شیعه در قم برخاست.

 در سال 1341.ش با اعتراض امام خمینی(ره) به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی نشانه‌های وجود مخالفی جدی و سازش‌ناپذیر در راه حفاظت از آموزه‌های اسلام، استقلال میهن و دفاع از مستعضفین ظاهر شد. حرکتی اعتراضی که با همراه شدن روحانیون با حضرت امام(ره) منجر به عقب‌نشینی علم -که آن روزها در قامت نخست‌وزیر، نوکری پهلوی‌ها را می‌کرد- شد.

 

گام‌های اول

 پس از طرح اصلاحات ارضی توسط شخص شاه که برای اثبات ارادت به اربابان امریکایی خود به میدان آمده بود، امام(ره) با مقابله سرسختانه و تشویق علما به همراهی، رویارویی با سلطنت پهلوی را به مرحله جدیدی وارد نمود.[1] با فرارسیدن نوروز 1342، حضرت امام(ره) فرصت را غنیمت شمرده و با تحریم عید و اعلام عزای عمومی، نخبگان جامعه و افکار عمومی را به حرکتی مدنی در مقابل سیاست‌های نیابتی پهلوی‌ها فراخواندند. در این ایام بنا بر این شد که در مجالسی که برگزار می‌شود درباره مصائبی که در حکومت پهلوی بر اسلام و مسلمین می‌رود، داد سخن داده شود. در این زمان امام(ره) به عنوان محور مخالفت با سیاست‌های مزدورانه پهلوی به نیابت از سلطه‌طلبان آن روزگار به ویژه امریکا و اسرائیل شناخته شده بود.[2] امام با سخنرانی‌ها، پیام‌ها، برگزاری جلسات خصوصی و عمومی، مکاتبه و ... روحانیت کشور را به همراهی و ایفای نقش فعال علیه پهلوی‌ها فرامی‌خواند.

 

تنها یک راه

 در دومین روز فروردین فاجعه فیضیه رخ داد؛ این حادثه نشان داد که پهلوی تصمیم خود را گرفته و عقب‌نشینی نخواهد کرد. در مقابل مرجعیت شیعه نیز به این نتیجه رسید که یک راه بیشتر در پیش نیست و آن سرنگونی رژیم است. مواجه سخت حکومت با روحانیون و طلبه‌ها در قم چنان بود که می‌رفت تا بخشی از حوزه را در انفعال فرو برد؛ اما امام(ره) به انحای گوناگون و سیل مکاتبه با شهرستان‌ها، پیام‌ها و حضور در محافل مختلف مانع از موفقیت حکومت در خاموش نمودن نهضت گردید. با شروع محرم امام(ره) شوری دوباره به جریان مبارزه در مقابل رژیم بخشید و با سخنرانی خود در روز عاشورا (13 خرداد42) در فیضیه، همگی به ویژه علمای اسلام را به مبارزه با رژیم خواند. حکومت به این نتیجه رسید تا ارتباط میان امام و امت برقرار است، قطار مبارزه از حرکت بازنمی‌ایستد، از این رو تصمیم به دستگیری امام(ره) و تعدادی از روحانیون در سراسر کشور گرفت.

 نیمه شب 15 خرداد امام بازداشت و به تهران منتقل گردید. با انتشار خبر دستگیری امام(ره)، حرکت مردم در قم، تهران، ورامین و ... شروع شد و رژیم با بی‌رحمی با آن برخورد نمود.[3] حال نوبت طلبه‌ها و روحانیون بود تا در دفاع از مرجعیت وارد صحنه شوند. حمایت‌ها، با صدور اعلامیه‌ها و اطلاعیه‌ها آغاز شد. موج اطلاعیه‌ها، نامه‌ها و تلگرام‌ها از شهرهای کوچک و بزرگ ایران، نجف، کربلا، قاهره و لبنان در حمایت از امام(ره) به راه افتاده بود.[4]

 همزمان، علما با نظر به تجربه دوران مشروطه، دست به مهاجرت به تهران زدند تا صدای اعتراض خود نسبت به توهین به حوزه‌های علمیه، مرجعیت شیعه و دستگیری امام خمینی(ره) را در مرکز کشور و حکومت پهلوی به گوش همگان برسانند. آقایان مرعشی، خوانساری، شریعت مداری و ... به تهران رفتند. هر روز بر تعداد علما و روحانیون مهاجر افزوده می‌شد. جلسات روزانه برای پاسخ به پیام‌ها، چاره‌اندیشی برای چگونگی مذاکره، تحت فشار قراردادن و مقابله با رژیم با هدف آزادی و حفظ جان آیت‌ا... خمینی(ره) برپا بود.

 

بازگشت به مشهد

 در این میان یکی از علمای فعال که فردای روز دستگیری امام(ره) به تهران مهاجرت کرد، آیت‌الله میلانی بود که به قصد پیوستن به علمای مهاجر از مشهد به سمت تهران حرکت کرد، اما در میانه راه هواپیمای حامل وی را بازگرداندند؛ اما ایشان زمینی به تهران عزیمت نمود. علمای مهاجر آیت الله میلانی را به عنوان مسئول خود در این امر برگزیدند. ایشان در این سفر به طور خستگی‌ناپذیر به مدت صد روز در تهران اقامت گزیدند و به پشتیبانی قاطع خود از امام(ره) و قیام 15 خرداد ادامه دادند و در این مدت افزون بر اعلامیه‌های مشترک، اعلامیه‌های جداگانه ای نیز صادر نمودند.

 

اطلاعیه‌های پیاپی

در دومین اطلاعیه ایشان که در تاریخ دوم مرداد 1342 منتشر گردید و از طریق شبکه مساجد و نیروهای انقلابی در سراسر کشور منتشر شد و بازتاب زیادی داشت، چنین آمده است: «گسترش محیط جنایتکار از طرف زمامداران فعلی این نکته را مسلم می‌سازد که جنایتکاران از جنبش ملت مسلمان، سخت در هراس افتاده می‌خواهند در زیر سایه تبعید بزرگان دین و توقیف و شکنجه مردمان حق‌گو و آزاده انتصاباتی به نام انتخابات از نوع دوره 19 و 20 انجام داده و باز برای مدتی به مظالم خود ادامه دهند، ولی من از طرف ملت ایران به جنایتکاران اخطار می‌کنم: 1- ملت ایران به هیچ وجه با تبعید شخصیتی مثل حضرت آیت‌الله خمینی و دیگر علمای بزرگ موافقت نخواهد کرد و اجازه چنین تجاوزی را نمی‌دهد.»

بیانیه شماره دوم آیت الله میلانی نشان دهنده همسانی نگاه ایشان با امام خمینی در شناخت سلطنت پهلوی، بصیرت نسبت به اوضاع زمانه، شجاعت ایشان در برخورد با زمامداران وقت و حمایت قاطع از امام خمینی(ره) است. در نهایت با تلاش مستمر علمایی همچون آیت الله میلانی و فشار افکار عمومی، رژیم که قصد تبعید حضرت امام(ره) را داشت، ناچار به آزادی ایشان در 12 مرداد گردید. آیت الله میلانی مکاتبات دیگری نیز با حضرت امام(ره) دارند که از سوی امام پاسخ داده شده است. در نهایت رژیم توقف ایشان را در تهران تحمل ننمود و بعد از محاصره خانه محل اقامت، روز 15/7/1342 با هواپیما ایشان را به مشهد بازگرداند.[5]

 

 

 

[1]. امام در خصوص مخالفت خود با اصلاحات ارضی پهلوی می فرماید: حوزه علمیه هیچ گاه مخالف اصلاحات ارضی نبوده ... ما می دانیم این موضوع برای سرگرمی کشاورزان فراهم شده است. موضوع حق شرکت دادن زنان در انتخابات مانعی ندارد ولی حق انتخاب شدن آنها (در آن شرایط) فحشا به بار می آورد ... در حال حاضر آزادی قلم، بیان، افکار و حتی حق حیات از مردم سلب گردیده است. یا در جای دیگر: ما موقعی که یقین پیدا کردیم که محافل لامذهب بهایی های یهودی الاصل ایران و امریکا اراده دارند درخواست تساوی حقوق زن و مرد را آلت تجاوز به حریم مذهب رسمی این مملکت قررار دهند و دین اسلام را که موجب بقای استقلال ظاهری این ملک و ملت است، تضعیف کنند، دوستانه نامه هایی برای این دولت نوشتیم که مواظب باشند ... . صحیفه امام، ج1، ص 191.

[2]. در دیداری که در نیمه دوم اسفند 41 آیت ا... کمالوند به نمایندگی از علما با محمدرضای پهلوی داشت، محمدرضا از وی پرسیده بود این سید می خواهد چه کار کند و حرفش چیست؟ خاطرات آیت الله خرم آبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ج1، ص 126.

[3]. چندی قبل‌تر، علم، نخست وزیر وقت هشدار داده بود با تهدید روحانیت هشدار داده بود: اگر مانعی بر سر راه اصلاحات ایجاد کنند، اقدامات دولت خیلی شدید و بی رحمانه خواهد بود.روزنامه اطلاعات، ش 11091، 24/2/1342، ص 13.

[4]. حمایت این روزهای علما از سراسر کشورهای اسلامی از مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در برابر تهدید ایشان توسط رژیم صهیونی، یادآور این حرکت علما در حمایت از امام(ره) است.

[5] . آیت الله میلانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1381، جلد سوم، صفحات 143 تا 152.