18 تیر 1400
محمدحسین کاشفالغطاء
کاشف الغطاء در سال ۱۲۹۴ق در محله عمّاره نجف در خاندانی با سابقه علمی و فقاهت به دنیا آمد.[۱] شیخ جعفر کاشف الغطا (متوفای ۱۲۲۸ق)، جد اوست و مشهورترین عضو خاندان کاشف الغطاء و از مرجع تقلید اوایل قرن سیزدهم قمری در جهان تشیع بوده که بسیاری از فرزندان و نوادگان وی از دانشمندان و مجتهدان عراق به شمار میآیند.[۲] علی کاشف الغطا (متوفی ۱۳۲۰ق)، پدر محمدحسین[۳] و شیخ احمد(متوفی ۱۳۴۴ق)برادرش نیز از مراجع تقلید بودهاند.[۴]
تولیت مدرسه علمیه «معتمد» با پیشینه یک قرن بر عهده خاندان کاشف الغطا بود. این مکان که زمانی رونقی چشمگیر داشت به مرور زمان رو به خرابی نهاد؛ اما محمدحسین کاشف الغطاء آن را بازسازی کرد و رونقی تازه بدان بخشید.[۵] کتابخانه مدرسه کاشف الغطا از کتابخانههای بزرگ نجف بود که کتابهای خطی کمیابی در آن وجود داشت.
خُلق و خوی کاشف الغطاء را بسیار ستودهاند. علی رغم مراجعات بسیاری که از نقاط مختلف به او داشتند و نامههای فراوانی که از سوی مردم و مقامات مذهبی و اجتماعی به دستش میرسید، از راهاندازی دفتر و به کارگیری دیگران در امور شخصی خویش پرهیز میکرد. او نامهها را خود پاسخ میداد و گاه ذیل همان کاغذی که به دستش میرسید، پاسخ را مینوشت و کاغذ را بازمیگرداند. کاشف الغطاء از وضعیت طلاب و شاگردان خود نیز غافل نبود و توانست برای طلاب مدرسه، معافیت تحصیلی بگیرد.[۶]
شرکت در جهاد
کاشف الغطاء در ماجرای جنگ جهانی اول که سید محمدکاظم یزدی علیه تجاوز انگلیسیها فتوای جهاد داد، به عنوان یک سرباز به جمع مجاهدان عراقی پیوست. او در زندگینامه خودنوشتش، توضیحاتی درباره این مجاهدات به دست داده و گزارشهایی از نقش انگلیسیها، شکست در شعیبیه و عقبنشینی ترکها، قیام مردم نجف و کربلا و حله، کشته شدن مارشال انگلیسی، محاصره نجف و تصرف آن توسط انگلیسیها، دستگیری انقلابیان، و نجات شماری از آنان از اعدام و مسائل دیگر که برای تاریخ عراق و به ویژه نقش شیعیان جالب توجه است، ارائه کرده است.[۷]
سفرها و دیدارها
کاشف الغطاء بسیار سفر میرفت؛ از جمله به ایران، هندوستان، شامات و مصر سفر کرد. افزون بر علما و شخصیتهای مذهبی، مقامات سیاسی کشورهای مختلف نیز غالبا هنگام سفر کاشف الغطاء به کشور آنان، به سبب نفوذ و اعتبار او در جهان تشیع، به دیدار و گفت و گو با وی علاقهمند بودند.
کاشف الغطاء چند بار به ایران آمد و به گفته خودش، در یکی از سفرها به سال ۱۳۲۷ شمسی، محمدرضا پهلوی خواهان دیدار با او بوده، اما نپذیرفته است. دو سال بعد در سفری دیگر به ایران، با اصرار شاه به دیدار او رفته و نیز با سپهبد رزم آرا و وزیر معارف وقت نیز ملاقات کرده است.[۸] وی در ایران همچنین با شیخ عبدالکریم حائری، کاشانی، میرزا خلیل کمرهای، احمد شاهرودی، سید حسین قمی و بسیاری از علمای سرشناس دیدار داشته است.
در چند سفر که به شامات و مصر داشت، با علمای اهل سنت و روشنفکران مذهبی که منادی بیداری و وحدت اسلامی بودند، گفتوگو کرد. در سال ۱۳۵۰ق. برای شرکت در کنفرانس قدس از سوی مجلس اسلامی فلسطین از او دعوت شد. در مسجد الاقصی، وقت نماز عشاء در حالی که جمعی از علما و بزرگان مذاهب مختلف از جمله رشید رضا، شیخ شلتوت، سید محمد زباره، شیخ نعمان الاعظمی حاضر بودند، مفتی فلسطین امین الحسینی همراه امام مسجد الاقصی از کاشف الغطاء خواستند که نماز را امامت کند.[۹] در این سفر، وی با بسیاری از شخصیتهای تأثیرگذار اهل سنت دیدار و گفت و کرد.[۱۰]
مرجعیت شیعه
کاشف الغطاء مرجعیت عام نداشت. او پس از درگذشت برادرش شیخ احمد آل کاشف الغطا و سید محمدکاظم یزدی، صاحب عروه ، با وجود مرجعیت عام سید ابوالحسن اصفهانی، مورد رجوع برخی شیعیان در هند، ایران، افغانستان، مسقط، و نیز عشایر عراق بود.
وفات
کاشف الغطاء در ۱۸ ذیالقعده ۱۳۷۳ق در کرند کرمانشاه درگذشت.[۱۱] پیکر او را به نجف منتقل کردند و جنازهاش تا قبرستان وادی السلام تشییع شد. علاقهمندان به او، در شهرهای مختلف عراق، ایران، پاکستان، لبنان و بسیاری از کشورهای مسلمان مراسم یادبودی برایش برپا کردند.[۱۲]
استادان و شاگردان
محمد حسین در ۱۰سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد و در کنار تحصیل علوم حوزوی به مطالعه ادبیات عرب پرداخت. ۱۵ساله بود که کتاب العبقات العنبریه را درباره خاندان خود نوشت. در ۱۸سالگی به درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محمد کاظم یزدی و آیت الله آخوند خراسانی راه یافت.
او در کنار فقه، اصول و تفسیر، فلسفه و عرفان را نیز نزد اساتید برجسته آموخت.[۱۳]
استادان
سالها نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف مانند مصطفی تبریزی، میرزا محمد باقر اصطهباناتی، احمد شیرازی، علی محمد نجف آبادی، ملا علی اصغر مازندرانی، حاج آقا رضا همدانی، محمد تقی شیرازی و محدث نوری به شاگردی پرداخت.[۱۴] گویا در این میان، کاشف الغطا علاقه ویژهای به محدث نوری داشته و تحت تاثیر معنوی او بوده است.[۱۵]
کاشف الغطا چند دوره در درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محمد کاظم یزدی و آیت الله آخوند خراسانی شرکت کرد[۱۶] تا توانست به اجتهاد دست یابد. وی شرحی چهار جلدی بر کتاب العروة الوثقی آیت الله سید محمد کاظم یزدی نگاشت که احتمالاً نخستین شرحی است که بر این کتاب نوشتهاند.[۱۷]
شاگردان
کاشف الغطاء در طول سالیان دراز تدریس شاگردان بسیار تربیت نمود. سید محسن حکیم، محمد جواد مغنیه و قاضی طباطبایی امام جمعه پیشین تبریز از شاگردان اویند.
آثار و تألیفات
شمار تألیفات کاشف الغطاء از هشتاد کتاب و رساله فراتر میرود، ولی بیشتر آنها هنوز چاپ نشده است.
آثار کاشف الغطاء، در موضوعات مختلفی تألیف گشتهاند از جمله: فقه شیعه مانند حاشیه او بر کتاب عروة الوثقی، شرح تبصرة المتعلمین و وجیزة الاحکام و موضوعات کلامی و اعتقادی و دفاع از اسلام و ادیان الهی در برابر نظریههای جدیدی همچون نظریه داروین[۱۸] و نیز معرفی تشیع و دفاع از آن مانند اصل الشیعة و اصولها.
وی برخی کتابهای ادبی و دیوان شاعران را نیز تصحیح و شرح کرده و خود شاعری متبحر بوده است. کاشف الغطاء اشعاری نیز در پاسخ به شبهات مخالفان شیعه سروده است مانند شعری که در رد قصیده شکری آلوسی علیه امام زمان(عج) سروده است.[۱۹] [۲۰]
کتاب اصل الشیعة و اصولها
اصل الشیعة و اصولها کتابی تاریخی و کلامی است درباره پیدایش و معرفی مذهب شیعه به عربی. کاشف الغطاء در این کتاب میکوشد تا تاریخ شیعه و اصول محل اجماع علمای مذهب شیعه را بازگوید و به شبهات پاسخ دهد و آشکار سازد که مذهب شیعه از هر گونه شائبه جعل و غلو، خالی است.
نویسنده در این کتاب ضمن پاسخگویی به شبهات کوشیده است نگاه برخی عالمان اهل تسنن نسبت به شیعه را اصلاح کند و تأکید دارد که نمیخواهد با طرح همه موارد اختلاف میان شیعه و سنی، به آتش تفرقه میان مذاهب اسلامی بدمد.
کتاب با مقدمهای بلند شروع میشود و سپس در متن کتاب به بیان سرچشمه تاریخی مذهب تشیع، اصول دین از دیدگاه تشیع، و دیدگاههای شیعه در مسائل فقهی مانند نماز، روزه، حج، زکات و متعه، قضاوت، صید، اطعمه و اشربه و... میپردازد. قسمت پایانی کتاب نیز به چند مسئله مهم کلامی و ضروریات مذهب شیعه مانند «بداء» و «تقیه» میپردازد.
این کتاب اولین بار در ۱۳۵۱ق. برابر با ۱۹۳۲ میلادی در شهر صیدا چاپ شد. معروفترین ترجمه فارسی این کتاب با نام این است آیین ما و یا آیین ما به قلم آیت الله مکارم شیرازی در ۱۳۴۶ش. در ۴۱۵ صفحه رُقعی به چاپ رسیده است.
آثار چاپشده شیخ محمدحسین کاشف الغطاء به این شرح است:
- الآیات البینات، در نقد آراء وهابیان و بابیان (۱۳۴۵ق)؛
- اصل الشیعه و اصولها (۱۳۵۱ق)؛
- تحریر المجله (۱۳۵۹ق)؛
- التوضیح فی بیان ماهو الانجیل و من هو المسیح (۱۳۳۱ و ۱۳۴۶ق)؛
- الحاشیه علی تبصره المتعلمین (۱۳۳۸ق)؛
- خطبه الامام (۱۳۷۱ق)؛
- الدین والاسلام (۱۳۳۰و ۱۳۳۱ق)؛
- عین المیزان (۱۳۳۰ق)؛
- الفردوس الاعلی (۱۳۷۱ق)؛
- المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون (۱۳۷۳ق)؛
- المحاوره مع السفرین الامر یکی و البریطانی (۱۳۷۳ق)؛
- المراجعات الریحانیه (۱۳۳۱ ق)؛
- المواکب الحسینیه (۱۳۴۵ق)؛
- زادالمقلدین جنه المأوی (۱۳۸۰ق)؛
- حاشیه بر عین الحیات (۱۳۷۸ق)؛
- مقتل الحسین (۱۳۸۴)؛
- میثاق الوطن العربی (۱۳۵۸ق)؛
- شرح عروة الوثقی
- شرح تبصرة المتعلّمین
- حاشیه بر سفینة النجاة نوشته برادرش،
- حاشیه بر مجمع الرسائل که حاوی فتواهای مراجع تقلید مشهور است،
- مناسک حج
- و جیزه الاحکام.
مجموعه آثار کلامی او در یک دوره دوازده جلدی با عنوان موسوعة الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیة توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم منتشر شده است.[۲۱]
اندیشهها
روش تطبیقی در فقه
فقهای شیعه تلاشهای بسیاری در فقه تطبیقی انجام دادهاند که از جمله آنها میتوان به خلاف شیخ طوسی اشاره کرد. کاشف الغطاء نیز در این راستا به نگارش آثاری دست زد.
وی در کتاب تحریر المجله، به مقایسه فقه حنفی و فقه شیعه دست زد. این کتاب از تلاشهای پیشتاز و پیشگام در عرصه مقایسه میان فقه شیعه و فقه حنفی، براساس مجله الاحکام العدلیة دولت عثمانی است.
کتاب «الاحکام العدلیة» که در دانشکدههای حقوق غالب کشورهای عربی و اسلامی تدریس میشد، از مهمترین منابع فقهی و حقوقی، و مبنای عمل قضات و علمای حقوق و متخصصان این فن بود. کاشف الغطاء از ارزش فقهی این کتاب سخن گفت و تلاش فقهای دیگر مذاهب را ارج نهاد. او معتقد بود که ما حق این قوم را ارج مینهیم و رویکرد همگی به سوی خداوند است و خدا به همه وعده پاداش نیک داده و هر یک از فقهای برجسته اسلام که تلاش خود را به کار گیرد و اجتهاد ورزد، سعیاش مشکور است.[۲۲]
نواندیشی فقهی
کاشف الغطاء در برخی موضوعات فقهی فتاوا و نظریههای جدیدی دارد. برخی نوگرایی و نواندیشی او را وامدار نگرۀ اجتماعی، سفرها، ارتباطاتش با جهان معاصر و آشناییاش با معضلات و مشکلات و الزامات زندگی اجتماعی جهان معاصر دانستهاند.
حلال دانستن موسیقی
از جمله نظریههای جسورانه و بحثانگیز او حکم به مباح بودن غنا و موسیقی غیر مبتذل در حوزه علمیه نجف است؛ وی موسیقی را هنری ارزشمند و یکی از عناصر حیات و از موهبتهایی میدانست که دستیابی به آن برای بسیاری از مردم دشوار است.[۲۳]
نظریه تغییر برخی احکام
به اعتقاد او «اگر در اسلام احکامی هست که در طول زمان نباید تغییر و تبدیل یابد، احکام دیگری هم هست که به مقتضای عقل، منطق و مستلزمات شرعی، باید تغییر یابد؛ اما بسیاری مجتهدان، سلیقه اجرای این تبدیل و تغییر را ندارند و این گونه احکام، همچنان جامد و بیگانه از هدفی میماند که در شرع لحاظ شده بود.»
حق طلاق برای زن
کاشف الغطاء نخستین مجتهدی است که حق طلاق زنی را که شوهرش به بیماری سل مبتلا شده به خود آن زن سپرده و معتقد است، چنین زنی میتواند بدون جلب موافقت شوهر طلاق بگیرد؛ در حالی که طلاق، شرعاً حق مرد است. به نظر میرسد که کاشف الغطا این حکم شرعی را با استناد به قاعده لاحرج که مستند به آیه «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ؛ و در دین بر شما سختى قرار نداده است»[۲۴] استنباط کرده است.[۲۵]
توجه به حقوق زنان
توجه به حقوق زنان از دیگر ملاحظات نوین این عالم شیعی است. او زنان را به سوادآموزی در عین پایبندی به حقوق زناشویی و تربیت شایسته نسل آینده فراخواند. این دعوت با توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی آن دوره عراق، مهم شمرده شده است. کاشف الغطا، مردان را به رعایت احترام زنان که شریک زندگیشان و دارای حقوقی برابر با حقوق مردان هستند، دعوت کرد. وی معتقد بود که خداوند، عقل و کمال را به مردان منحصر نکرده و روایاتی که از نقصان عقل زن سخن میگوید، عقل تجربی را مراد کرده است؛ نه عقل غریزی فطری را و عقل تجربی از راه کثرت معاشرت، معامله و... به دست میآید.[۲۶]
علم کلام جدید
به باور برخی پژوهشگران، کاشف الغطاء از احیاگران علم کلام اسلامی یا علم عقائد است. این شاخه علمی در قرن نخست هجری سر برآورد و در قرن پنجم هجری شکوفا شد؛ ولی تا دوره متأخر همچنان به مسائل و مشکلات عقیدتی کهن میپرداخت. کاشف الغطا از حدود یک قرن پیش کوشید، تا در پرتو تحولات و اکتشافات علمی عصر جدید که برخی آنها مسلمانان سست ایمان و سادهاندیش را دچار تزلزل کرده بود، به تجدید مباحث این علم بپردازد.[۲۷]
وی در آستانه جوانی کتابی به نام «الدین و الاسلام» در مباحث جدید کلامی تألیف کرد که دو بخش از آن منتشر شده و دو بخش آن همچنان خطی مانده است. مؤلف در بخش نخست کتاب، از حقیقت دین، در شکل کلی آن و ضرورت دین برای بشر سخن میگوید؛ اما در بخش دوم آن، از حقیقت اسلام به عنوان دین حقانی سخن به میان میآورد. کاشف الغطا در این کتاب، برخی مباحث جدید را در رد باورهای ملحدان و مادهگرایان و مبشرانی که قصد تشکیک در نبوت پیامبر اسلام و توهین به عقاید اسلامی داشتند، مطرح کرده است. برخی معتقدند که در این رویکرد کلامی جدید، هیچ یک از علمای شیعه بر کاشف الغطاء پیشی نداشته است و در میان علمای مسلمان، تنها محمد عبده بر او پیشی گرفته است که کتاب رسالة التوحید او، گشایش مسیر علم کلام جدید بوده است.[۲۸]
وحدت و بیداری اسلامی
مناسبات و ارتباطات وسیع کاشف الغطاء به ویژه با علمای شیعه و سنی مناطق مختلف کشورهای اسلامی از ویژگیهای او است که گویا ریشه در دغدغههایش نسبت به وحدت و تقریب مذاهب اسلامی دارد.
گویا سفرهای کاشف الغطاء به کشورهای مختلف اسلامی و مشاهده گرفتاری این کشورها به پدیده استعمار کشورهای غربی باعث شده بود تا او با نگاهی بازتر به جهان اسلام بنگرد و مسلمانان را نیازمند بیداری و بازگشت به خویشتن بداند و در این مسیر، وحدت مذاهب مختلف اسلامی را پی جوید.
شکیب ارسلان، نویسنده نامآور عرب و از سران نهضت بیداری اسلامی و شاگرد محمد عبده(۱۸۶۹ ـ ۱۹۴۶م.) اقتدای علمای مذاهب مختلف به کاشف الغطاء در مسجد الاقصی را نشانه تولد وحدت اسلامی دانسته است.[۲۹] در همین سفر به فلسطین، وی با بسیاری از شخصیتها تأثیرگذار مذهبی اهل سنت دیدار و گفت و کرد.[۳۰]به گفته خود او، فعالیتهایش در تصحیح نگاه مردمان اهل سنت نسبت به شیعیان اثر مثبتی داشته است.[۳۱]اندکی بعد از بازگشت او به نجف، یک هیئت مذهبی فلسطینی به نجف آمد که سید محمد امین الحسینی نیز در میان آن بود و این هیئت به زیارت حرم امام علی(ع) نیز تشرف یافتند.[۳۲]
پانویس
- اوای بیداری، ص۱۲.
- گلشن ابرار، ص۶۲۹.
- آوای بیداری، ص۱۱، ۱۹، ۹۴.
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
- آل محبوب، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹، ۱۵۲-۱۵۳، ۱۶۳، ۱۶۴؛ خلیلی، موسوعه العتبات المقدسه، ج۶، ص۱۸۲؛ آوای بیداری، ص۱۷، ۳۲-۳۴
- گلشن ابرار، ج۲، ص۶۳۳
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۰۳ـ۱۰۹؛ جعفریان، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ۲۸۶.
- امیر شکیب ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، ج۱، ص۱۹۳.
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۴۷.
- حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۲۸۸.
- آوای بیداری، ص۱۵.
- گلشن ابرار، ج۲، ص۶۳۰
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۸۷؛ آوای بیداری، ص۱۲، ۱۵، ۷۹؛ کاشف الغطاء، جنه المأوی، مقدمه.
- آوای بیداری، ص۱۱۸.
- آوای بیداری، ص۷، ۱۲.
- آوای بیداری، ص۳۱
- جعفریان، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۵۸
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- موسوعة الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیه
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- سوره حج، آیه ٧٨.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- امیر شکیب ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، ج۱، ص۱۹۳.
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۴۷.
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۵۸.
- کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۶۳-۱۶۴.
منابع
- آل محبوب، جعفر بن باقر، ماضی النجف و حاضرها، بیروت، دارالضواء، ۱۴۰۶ق.
- آوای بیداری، ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی، فروردین ۱۳۷۲.
- امیر شکیب ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، بیروت: دارالفکر، چاپ چهارم، ۱۹۷۳م.
- جعفریان، رسول، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء»، مندرج در سایت خبر آنلاین (۲۵ خرداد ۱۳۹۱ش)، تاریخ دسترسی (۵ شهریور ۱۳۹۵ش).
- خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه، بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۸۷ق.
- کاشف الغطاء، محمد حسین، عقود حیاتی، تحقیق امیر الشیخ شریف الشیخ محمدالحسین آل کاشف، مدرسة ومکتبة الإمام کاشف الغطاء، نجف، ۱۴۳۳ق.
- کاشف الغطا، محمدحسین، جنة الماوی، تحقیق محمد علی قاضی طباطبایی، قم: انوار دارالهدی، ۱۴۲۶ق.
- گلشن ابرار، قم: نشر معروف، ۱۳۸۵ش.
- «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پگاه حوزه (ویژه حوزههای دینی)، ۳۰ فروردین ۱۳۸۶، شماره ۴۶.
- موسوعة الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیه، مرکز احیاء التراث الاسلامی، المعهد العالی للعلوم و الثقافة الاسلامیة، قم، ۱۴۳۹ق.