12 شهریور 1404

روایتی از مقاومت مردم جنوب به رهبری رئیسعلی دلواری در برار استعمار انگلیس


روایتی از مقاومت مردم جنوب به رهبری رئیسعلی دلواری در برار استعمار انگلیس

از نخستین روزهای قرن هفدهم میلادی تا جنگ جهانی اول، ردپای دخالت‌های انگلیس در ایران و خلیج‌فارس، داستانی طولانی از نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی را روایت می‌کند. از تلاش برای بیرون‌راندن پرتغالی‌ها با دعوت شاه عباس صفوی تا ایفای نقش در عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای، انگلیس همواره در امور داخلی ایران دخالت داشته و منافع ملی ایران را به خطر انداخته است.

با این‌حال تلاش‌های استعماری بی‌پاسخ نماند و گروه‌های مردمی تا آخرین توان خود برابر اشغالگری و استعمار ایستادند. مقاومت مردم جنوب ایران در برابر اشغالگری انگلیسی‌ها یکی از همین تلاش‌های مردمی است که با نام «رئیسعلی دلواری» گره خورده است؛ مردی که از زادگاهش دلوار تا شهر بوشهر، با شجاعت و استقامت مثال‌زدنی در مقابل متجاوزان ایستاد.

او در روز ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی به‌دست یکی از همراهان خائنش که از عوامل نفوذی انگلیس بود، به شهادت رسید.[1] سالروز شهادت این قهرمان دین‌مدار، به‌عنوان «روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس» نام‌گذاری شده است.

 

چهار قرن دخالت انگلیس در ایران

تاریخچه دخالت‌های انگلیس در امور داخلی ایران با تحولات مربوط به تأسیس کمپانی هند شرقی در سال‌های نخستین قرن ۱۷ میلادی پیوند خورده است. تلاش برای بیرون‌راندن استعمارگران پرتغالی از خلیج‌فارس و بنادر ایران، از آرزوهای کمپانی هند شرقی بود که با دعوت شاه عباس صفوی از بریتانیا در ۱۶۰۹ میلادی برای همین منظور، تحقق یافت.

پس از آن، انگلیسی‌ها در پوشش مبادلات تجاری و فرهنگی تلاش کردند حضور خود را در منطقه توسعه دهند. آن‌ها پس از خروج پرتغالی‌ها از خلیج‌فارس، حضور نظامی و سیاسی‌شان را در این منطقه باهدف دفاع از منافع اقتصادی و استراتژیک خود در برابر قدرت‌های رقیب مانند روسیه و فرانسه، گسترش دادند.[2] به‌طوری‌که در امضای عهدنامه گلستان (1813 م) و ترکمنچای (1828 م) - که سبب جداشدن بخش‌های مهمی از خاک ایران و واگذاری آنها به روسیه شد - سفیر انگلستان در تهران نقشی تعیین‌کننده‌ داشت.[3]

حضور انگلیسی‌ها در منطقه در ادامه سال‌های حکومت سلسله قاجار افزایش بی‌سابقه‌ای یافت و به مداخلات نظامی تغییر شکل داد. به‌گونه‌ای که در دوره ناصرالدین شاه قاجار قسمت‌های مهمی از خاک افغانستان کنونی و پاکستان (بلوچستان غربی) از ایران جدا گشت.

حوادث جنگ جهانی اول و اشغال نظامی بوشهر توسط انگلیسی‌ها یکی از نقاط عطف دخالت‌های نظامی و سیاسی آنان در امور داخلی ایران بود. این دخالت‌ها با مقاومت‌های گسترده مردمی در خطه جنوب مواجه شد و در میان سردارانی که جان خود را در راه اسلام و استقلال کشور در طبق اخلاص نهادند، نام «رئیسعلی دلواری» می‌درخشد.

 

از مشروطه تا استعمار

با آغاز انقلاب مشروطه در 1285 خورشیدی، رئیسعلی در حالی که بیش از 25 سال نداشت‌، از جمله پیشگامان نهضت مشروطه در جنوب ایران بود. به همین دلیل در دوران دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار علیه حکومت وی در جنوب دست به اسلحه برد و در ۱۲۸۷ خورشیدی به درخواست «ملاعلی تنگستانی» و «سیدمرتضی مجتهد اهرمی» که مخالف استبداد محمدعلی شاه قاجار بودند، جنگ علیه قوای حکومتی قاجاری را در بوشهر آغاز کرد و این شهر را در 1288 از سلطه عمال شاه قاجار آزاد کرد و حدود ۹ ماه شهر را در کنترل خود نگاه داشت.[4]

اما انگلیسی‌ها با اشغال گمرک بوشهر که آن را از زمان مظفرالدین‌شاه قاجار، در اجاره خود داشتند[5]، به‌تدریج دخالت نظامی خود را در منطقه گسترش دادند. این دخالت‌ها موجب جنگ و گریزی شد که تا سال‌های جنگ اول جهانی ادامه یافت‌.

انگلیسی‌ها قصد اشغال کامل بوشهر را داشتند. اهمیت تصرف این شهر برای آنان بیشتر ازآن‌جهت بود که عملیات نظامی آنان در منطقه بین‌النهرین، از مرکز فرماندهی و تدارکاتی آنان که در بوشهر مستقر بود، هدایت می‌شد و انگلیسی‌ها به‌شدت محتاج تسلط کامل بر اوضاع بوشهر و کنترل آن‌ بودند.[6]

به همین دلیل وقتی دولت ایران روز 9 آبان 1293 خورشیدی در جنگ جهانی اول اعلام بی‌طرفی کرد[7]، انگلیسی‌ها به دفعات، با دخالت در امور اداری‌ و انتظامی بوشهر، این بی‌طرفی را نقض کردند؛ زیرا به خوبی می‌دانستند که تسلط بر بوشهر یعنی تسلط بر خلیج فارس. بوشهر علاوه بر موقعیت ژئوپولیتیک، مرکز عمده مبادلات تجاری، صادرات و واردات با شبه جزیره هند و شیخ‌نشین‌های حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی بود. از این رو چشم‌پوشی از حاکمیت بر بوشهر به معنای به خطر افتادن منابع‌ سیاسی و اقتصادی انگلستان در سراسر منطقه خلیج فارس بود.

رئیسعلی که از رهبران پرنفوذ مردم دلوار بوده و نزد همه مردم بوشهر چهره‌ای شناخته شده و مورداعتماد بود، در آغاز جنگ جهانی اول، به کلام‌الله مجید قسم‌خورده بود که در مقابل انگلیسی‌ها بایستد و با آنان بجنگد. در قسم‌نامه وی چنین آمده بود: «ای کلام‌اللّه گفتار مرا شاهد باش، من به تو سوگند یاد می‌کنم که اگر انگلیسی‌ها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند»[8]

در آن زمان رئیسعلی دلواری، کدخدای منطقه دلوار بود. او با صدور فرمان آیت‌الله سید عبدالله بلادی بوشهری، مجوز عملیات نظامی برای دفاع از کشور و اجرای حکم جهاد علیه متجاوزان را به دست آورده بود.[9]

 

از شبیخون تنگستان تا اشغال بوشهر  

شهر بوشهر در طول تاریخ چند بار توسط انگلیسی‌ها اشغال شده بود[10] و جنگ جهانی اول زمینه‌ساز دور جدید اشغال بوشهر توسط آنان بود. در کشاکش جنگ‌ و با وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران، انگلیسی‌ها تعرضات خود را به سمت شمال گسترش دادند. در همین حال تنگستانی‌ها نیز به حملات خود علیه انگلیسی‌ها شدت بخشیدند. در نتیجه انگلیسی‌ها در مرحله بعد مصمم به اشغال کامل بوشهر شدند. برای این مقصود، آنان حضور مقامات آلمانی در بوشهر را که در آن زمان با انگلیسی‌ها در جنگ بودند، بهانه کردند. انگلیسی‌ها ابتدا «لیسترمن» سرکنسول آلمان در بوشهر و چند تن از کارمندان شرکت تجاری وانکهاوس را دستگیر کردند و بلافاصله آنان را به هند تبعید نمودند.[11] این اقدام اعتراضات بسیاری را در ایران به دنبال داشت و رئیسعلی دلواری نیز که با کسب تکلیف از علما، خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی مجهز کرده بود، آماده عملیات نظامی علیه قوای متجاوز انگلیس شد.  

قوای رئیسعلی دلواری و مبارزین تنگستانی، در ابتدا غالباً روزها، آرامش خود را حفظ می‌کردند و شب‌ها، به نیروهای انگلیسی شبیخون می‌زدند و با هر شبیخون تلفات سنگین انسانی به آنان وارد می‌آوردند.

انگلیسی‌ها نخست قصد داشتند با پرداخت مبالغ زیادی پول نقد، قیام رئیسعلی دلاوری را متوقف کنند. ازاین‌رو پیشنهاد کرده بودند که چنانچه او از قیام علیه قوای اشغالگر صرف‌نظر کند، مقامات انگلیسی ۴۰ هزار پوند به او خواهند پرداخت. رئیسعلی نیز در پاسخ گفته بود: «چگونه می‌توانم بی‌طرفی اختیار کنم درحالی‌که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است»[12]

پس از جواب وی، نامه تهدیدآمیزی از طرف مقامات انگلیسی به رئیسعلی نوشته شد، مبنی بر این‌که «چنانچه بر ضد دولت انگلیس قیام و اقدام کنید، جنگ وسیعی به راه خواهیم انداخت. در این صورت خانه‌هایتان ویران و نخل‌هایتان را قطع خواهیم کرد.» رئیسعلی نیز در پاسخ مقامات انگلیسی نوشت: «خانه ما کوه‌ است و انهدام و تخریب آن‌ها خارج از حیطه قدرت و امکان امپراتوری بریتانیای کبیر است. بدیهی است که در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرین حد امکان مقاومت خواهیم کرد.»[13]

پس از این تحولات، دولت انگلیس، نایب‌السلطنه هندوستان را بر آن داشت که طرح اشغال نظامی بوشهر را در دستور کار خود قرار دهد.

با این دستور، برنامه اشغال نظامی بوشهر طراحی شد و نیروهای انگلیسی در 19 مرداد 1294[14] این شهر را در پی جنگی شدید و خونین به تصرف خود در آور‌دند. عملیات اشغال بوشهر از زمین و دریا و با حمایت توپخانه ناوگان دریایی انگلیس‌ صورت گرفت.[15]

قوای انگلیس پس از ورود به بوشهر، مقر حاکم شهر و ادارات گمرک و ساختمان پست و تلگراف‌ را تصرف کردند و اشخاص آزادیخواه وطن‌دوست بوشهری را دستگیر و به هندوستان تبعید نمودند.[16]

در پی این اشغالگری، با فتوای علمای وقت همچون آیت‌الله سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری، آیت‌الله شیخ محمدحسین برازجانی و آیت‌الله شیخ عبدالنبی، مردم بوشهر به مقابله همه‌جانبه با نیروهای انگلیسی برخاستند.

قوای انگلیس در ادامه حملات خود در 22 مرداد 1294 به روستای «دلوار» مرکز تنگستان ساحلی یورش بردند. آنان در این روستا با مقاومت زیادی روبرو نشدند، زیرا روستا تقریباً خالی از سکنه شده بود. در آن زمان قوای رئیسعلی دلواری در اقدامی تاکتیکی به تخلیه دلوار پرداخته و به سمت کوه‌های اطراف عقب‌نشینی کرده بودند. از این رو سربازان انگلیسی و هندی وقتی وارد دلوار شدند شروع به گلوله‌باران منازل مسکونی خالی و قطع نخل‌های دلوار کردند.[17] آنان حتی با یورش به روستاهای اطراف بوشهر ضمن کشتن عده زیادی از اهالی، اموال آنان را سوزانده و نابود کردند.[18]

 

شبیخون شبانه به قوای انگلیس

 اما رئیسعلی در همان 22 مرداد و در ساعات شب با ۴۰۰ تن از نیروهای خود به قوای انگلیسی شبیخون زدند و ده‌ها تن از نیروهای متجاوز از جمله یک ژنرال بلندپایه را از پای درآوردند و همین امر سبب پیروزی آنان در این جنگ شد.

«جان لورنس کالدول» وزیرمختار وقت آمریکا در گزارشی به تاریخ ۳۱ مرداد ۱۲۹۴ ترجمه مقاله‌ای را که در شماره ۲۸ مرداد همان سال در روزنامه «رعد» به چاپ رسیده بود، برای وزارت خارجه آمریکا ارسال کرد. در این مقاله آمده است:

«... در یازدهم اوت (بیستم مرداد) شیخ حسین‌خان و سربازانش به بانک انگلیس حمله کردند و نگهبانانش را کشتند. پس از این حادثه، یک ناو انگلیسی به مدت چهار ساعت دلبار (دلوار) را به توپ بست و وقتی که دیگر عکس‌العملی مشاهده نشد، نیروها در ساحل پیاده شدند؛ مردان رئیسعلی که در کمین بودند، ناگهان به نیروها حمله بردند و در حدود یک‌صد هندی را به هلاکت رساندند و آنها را مجبور به عقب‌نشینی کردند...»[19]

پس از تهاجم انگلیسی‌ها به بوشهر، رئیسعلی دلواری بر حملات شبانه خود به قوای انگلیسی‌ افزود و با هم‌فکری و همراهی دیگر خوانین منطقه، طرح حمله سراسری به بوشهر و آزادسازی آن را پی‌ریزی کرد. در جریان این حمله، اشغالگران انگلیسی با 70 نفر تلفات عقب‌نشینی کردند.[20] جنگ قوای رئیسعلی دلواری علیه متجاوز انگلیسی تا شهریور ۱۲۹۴ کم‌وبیش ادامه یافت و انگلیسی‌ها نتوانستند او و یارانش را شکست دهند.[21]

وقتی خبر مربوط به پیروزی‌های رئیسعلی به تهران می‌رسید با چنان بازتابی همراه بود که حتی نقالان قهوه‌خانه‌ها نیز اشعار حماسی در مدح تنگستانی‌ها می‌سرودند.[22]

 

شهادت رئیسعلی    

سرانجام این مجاهد خستگی‌ناپذیر در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی در محله‌ای به نام «تنگک صفر» و در زمان شبیخون به نیروهای انگلیس، توسط یکی از نفوذی‌های آن کشور به نام «غلام‌حسین تنگکی»، از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.[23] این حادثه در شرایطی رخ داد که رئیسعلی با عده قلیلی از همگامان خود در سنگر بودند و با انبوه قوای انگلیس مواجه شده بودند. رئیسعلی درحالی‌که با فریادهای «پاینده باد اسلام» و «زنده باد ایران» به‌پیش می‌رفت، هدف قرار گرفت و از پای درآمد. انگلیسی‌ها در آن زمان از عوامل خودفروخته و شبکه‌های مخفی جاسوسی در ایران برخوردار بودند.[24]

رئیسعلی هدفش را از مبارزه با انگلیس، «اجرای حکم علمای شیعه مبنی بر وجوب جهاد با متجاوزان روسی و انگلیسی» عنوان کرده بود.[25]

در ابتدا پیکر رئیسعلی در محلی به نام «کله بند» به‌رسم امانت دفن شد. اما شش ماه بعد تابوت وی را به نجف اشرف انتقال داده و در قبرستان وادی‌السلام به خاک سپردند.[26]

خبر شهادت رئیسعلی انعکاس وسیعی در شهرهای جنوبی کشور داشت و مجالس ترحیم متعددی برای او برگزار شد.[27] بسیاری افراد، از این حادثه برای مبارزه با انگلیس انگیزه گرفتند.[28]

آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در جریان سفر دی‌ماه سال 1370 خود به بوشهر، در بخشی ازبیانات خود در دیدار با اهالی بخش دلوار فرمودند: «رئیسعلی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است و ملت ایران همانند شهید رئیسعلی دلواری که در مقابل انگلیس ایستادگی کرد، امروز در برابر قدرت‌های متجاوز به سرکردگی آمریکا ایستاده است و از دشمنان خود هیچ واهمه‌ای در دل ندارد. بدون تردید با تفضل خداوند بر ملت‌های مسلمان، اسلام کاخ‌های جاهلیت را در تمام دنیا ویران خواهد کرد و مظلومان را نجات خواهد داد.»[29]

در سال ۱۳۸۹، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و به‌تبع آن دولت وقت، روز ۱۲ شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری را به نام «روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس» نام‌گذاری کرد و این مناسبت در تقویم رسمی کشور گنجانده شد. از همان زمان خانه شهید رئیسعلی دلواری در دلوار تنگستان نیز به «موزه مبارزه با استعمار» تبدیل شد.

 

رئیسعلی دلواری در چشم جهانیان

«نیلستروم» افسر سوئدی ژاندارمری بوشهر در خاطراتش چنین تعریف می‌کند:

«من بعد از اشغال بوشهر، رفتم به سمت دلوار. وقتی وارد دلوار شدم، این‌قدر خوشحال شدم مثل‌اینکه می‌خواستم پادشاه سوئد را ببینم.»

بعد در جای دیگری می‌نویسد:

«وقتی رئیسعلی را دیدم تازه از عملیات برگشته بود. اسب‌هایشان را کناری گذاشتند، بعد من را به وی معرفی کردند، خوشحال شد، گفت بنشینید بعد دست و صورتش را شست و بعد سفره‌ای انداختند و گفتند ایشان روزه است؛ یعنی رئیس و تفنگ‌دارانش با دهان روزه در ماه رمضان به عملیات می‌رفتند.»[30]

«نیلستروم»، که برای گردآوری اطلاعات از جنوب ایران مأموریت داشت، در پایان روزهای اقامت خود در شیراز، واقعه دیگری را نیز بیان کرده که نه‌تنها نشان‌دهنده عمق نهضت جنوب است، بلکه استمرار و تداوم مبارزات اسلامی مردم ایران علیه بیگانگان را نشان می‌دهد.

وی نوشته است:

«امروز به آرامگاه حافظ رفتم و تمام عصر را به‌تنهایی در آنجا نشستم. به هنگام بازگشتن در میدانی چند بچه را دیدم که در پی هم می‌دویدند، به هم که ‌رسیدند، دست‌به‌گریبان هم انداختند. شنیدم یکی می‌گفت: «بیا کارمون رو ول کنیم، بریم رئیسعلی بشیم.» پس رئیس‌علی هنوز زنده است....»

«کریستوفر سایکس» نویسنده انگلیسی نیز درباره رئیسعلی دلواری نوشته است:

«به قراری که شنیده می‌شود، رئیسعلی از جنگجویان دلیر این منطقه بوده است. شخصاً با همه قبایل و تیره‌های مختلف تنگستان تماس گرفته و همگی به او قول داده‌اند که در پیکارهای بعدی با او همکاری نمایند. رئیسعلی یکی از دلیرترین سواران تنگستان بوده که تا به امروز هم شرح شجاعت‌های بی‌سابقه او در همه جای جنوب و در تمام قهوه‌خانه‌ها ورد زبان‌ مردم است.»[31]

 

[1] یاحسینی، سید قاسم‌ (1387). «رئیسعلی دلواری»، تهران، پردیس دانش، صفحه 172.

[2] رایت، دنیس (1359). «انگلیسی‌ها در میان ایرانیان»، تهران: امیرکبیر، صفحه ۱۲.

[3] موسوی‌زاده جزایری، سیدمحسن (1400). «مروری بر نقش انگلیس درعقد قرارداد ننگین گلستان»، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 30 مهر 1400، https://psri.ir/?id=q9xhb01j.

[4] ایرنا (1399)، «درباره رییسعلی دلواری»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۲ شهریور ۱۳۹۹، https://irna.ir/xjBcqd، کد مطلب: 84023936.

[5] یاحسینی، «رئیسعلی دلواری»، صفحه 66.

[6] مابرلی، جیمز (1396). «عملیات در ایران»، ترجمه کاوه بیات، تهران: رسا، صفحه 21.

[7] آبادیان، حسین (1390). «جنگ جهانی اول تا کودتا (1299-1293)»، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه 47.

[8] جمعی از نویسندگان (1393). «ایران و استعمار انگلیس»، ج 3، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه 245.

[9] جمعی از نویسندگان، «ایران و استعمار انگلیس ...»، صفحه 244.

[10] نوذری، عزت‌الله (1385). «تاریخ جنبش‌ها و شورش‌های معاصر ایران»، شیراز: نوید شیراز، صفحه 160.

[11] کیافر، عین‌الله؛ استخری، پروین (1363). «کشف تلبیس یا دورویی و نیرنگ انگلیس»، تهران، زرین، صفحه 28.

[12] فراشبندی، علیمراد (1365). «جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری»، تهران: شرکت سهامی انتشار، صفحه 30.

[14]. در برخی از منابع ۱۶ مرداد | یاحسینی، قاسم (1395). رئیس‌علی دلواری. تهران: شیرازه، ص 144

[15] سپهر(مورخ الدوله)، احمدعلی(1362). «ایران در جنگ بزرگ(18-1914)»، تهران: چاپخانه طوفان، صفحه 77.

[16] رکن‌زاده آدمیت، محمد حسین (1370). «دلیران تنگستانی»، تهران: انتشارات اقبال، صفحه 100.

[18] یاحسینی، سیدقاسم (1403). «مبارزات آیت‌الله بلادی در خلال جنگ جهانی اول»، فصلنامه مطالعات تاریخی، سال 22،‌شماره 22، صفحه ۶۴-۶۵.

[19] مجد، محمدقلی (1390). «انگلیس و اشغال ایران در جنگ جهانی اول»، ترجمه: مصطفی امیری، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه ۲۴۰.

[20] سپهر، «ایران در جنگ بزرگ...»، صفحه 87.

[21] ایرنا، «رئیسعلی دلواری»، همان.

[22] آبادیان، «جنگ جهانی اول تا کودتا...»، صفحه ۱۰۹.

[23] یاحسینی، «رئیسعلی دلواری»، صفحه 171.

[24] سید جلال‌الدین، مدنی (1387). «تاریخ سیاسی معاصر ایران(جلد اول)»، قم: دفتر انتشارات اسلامی، صفحه ۱۶۶ و ۱۶۷.

[25] بیات، کاوه (1377). «اسناد جنگ جهانی اول در جنوب ایران؛ مرحله اول‌: 1334-1333 هجری قمری / 1916ـ 1915 میلادی»، بوشهر: مرکز بوشهرشناسی، صفحه 85 تا 87.

[26] «رئیسعلی دلواری: مجموعه مقالات (قیام جنوب در جنگ جهانی اول)»، بوشهر: کنگره بزرگداشت هشتادمین سال شهادت رئیس علی دلواری، 1373، صفحه 91.

[27] هژیریان، حسین (1392). «رئیس علی دلواری (رهبر مجاهدان جنوب ایران در مبارزه با انگلستان)»، تهران، بنیاد دایره‌المعارف اسلامی، صفحه 61.

[28] سپهر، سپهر، «ایران در جنگ بزرگ...»، صفحه 79.

[29] روزنامه جمهوری اسلامی، 14 دی 1370، صفحه 2.

[30] یاحسینی، «رئیسعلی دلواری»، صفحه 140.

[31] جمعی از نویسندگان، «ایران و استعمار انگلیس ...»، صفحه 247.